دیدگاه سیستمی، ضرورت آن و انواع سیستم‌ها در نظریات سازمانی / مهندس علیرضا محمودی فرد
دیدگاه سیستمی، ضرورت آن و انواع سیستم‌ها در نظریات سازمانی / مهندس علیرضا محمودی فرد

به گزارش پایگاه خبری کلام قلم، یکی از مباحث مهم در نظریات سازمانی، بحث سیستم، انواع آن و دیگاه سیستمی است. سیستم یا نظام، عبارت است از اجزای متعامل و دارای وابستگی متقابل، که به‌نحوی تنظیم شده‌اند که یک کل مجزا از تک‌تک اجزا را به‌وجود می‌آورند (مانند جوامع بشری، اتومبیل‌ها، گیاهان و … که […]

به گزارش پایگاه خبری کلام قلم، یکی از مباحث مهم در نظریات سازمانی، بحث سیستم، انواع آن و دیگاه سیستمی است. سیستم یا نظام، عبارت است از اجزای متعامل و دارای وابستگی متقابل، که به‌نحوی تنظیم شده‌اند که یک کل مجزا از تک‌تک اجزا را به‌وجود می‌آورند (مانند جوامع بشری، اتومبیل‌ها، گیاهان و … که هر کدام، یک سیستم هستند).

همه سیستم‌ها دارای سه عنصر نهاده (ورودی)، فرآیند تبدیل (فرآیند یا پردازش) و ستاده (خروجی) هستند؛ اطراف آن‌ها را هم محیطِ سیستم تشکیل می‌دهد. سیستم‌ها، مواد اولیه، انرژی، اطلاعات و منابع انسانی دیگر را از محیط دریافت کرده و آن‌ها را به کالاها و خدمات، منابع، مواد زائد و غیره تبدیل می‌کنند. سیستم، همچون تابعی است که ورودی‌هایی را گرفته، با پردازشِ طبق قاعده‌ی مخصوص به خود، خروجی‌هایی را تولید می‌کند.

اهمیت دیدگاه سیستمی، از این جهت است که دیدگاه سیستمی، به مدیران حال و آینده اجازه می‌دهد که سازمان را به‌عنوان یک کُل که مشتمل‌بر اجزاء مرتبط به هم است، مورد توجه قرار دهند؛ دیدگاه سیستمی، به مدیران کمک می‌کند تا سازمان‌ها را به‌عنوان الگوهای با ثبات همراه با مرزهای مشخص ببینند؛ ارزش مفهوم سیستمی، بیشتر در چهارچوب مفهومی آن نهفته است. در دیدگاه سیستمی، سازمان به‌صورت کلی و یک نظام جامع و کامل دیده می‌شود؛ این دیدگاه، کل‌نگر است.

نمونه‌ای از دیدگاه سیستمی، تمثیلی از فیل است که توسط مولوی ذکر شده است؛ فرضا یک فیل در اتاقی تاریک ساکن و ثابت قرار گرفته است و تعدادی انسان نیز در آنجا قرار دارند؛ فردی دستش به گوشِ فیل می‌خورد، می‌گوید اینجا بادبزن وجود دارد؛ فردی دیگر، دستش به پای فیل می‌خورد، می‌گوید اینجا ستون وجود دارد؛ شخصی دستش به بدن فیل می‌خورد، می‌گوید اینجا صخره دارد و همچنین افراد دیگر نیز ممکن است با برخورد به قسمت‌هایی از بدن فیل، فرضیه‌هایی را مطرح کنند؛ ولی واضح است که همه‌ی این‌ها در کنار اینکه تشابه‌هایی با مواردی که ذکر شده است دارند، ولی اشتباهند؛ در اینجا اگر دیدگاه کل‌نگر یا همان نگرش سیستمی وجود داشته باشد، همه‌ی این اجزا که اندام و اعضای فیل را تشکیل می‌دهند را کنار هم می‌بیند و می‌گوید همه این‌ها با هم، بدن یک فیل را تشکیل می‌دهد؛ دیدگاه سیستمی همین است؛ کلی، کل‌نگر، جامع، چند بعدی و ….

اگر سازمان‌ها را به‌صورت سیستمی بررسی و تحلیل کنیم، به نتایج قابل استنادی می‌رسیم؛ دیدگاه جزءنگر اگر در کنار دیدگاه کل‌نگر باشد، تحلیل‌های درست‌تر و دقیق‌تری می‌توان در خصوص عملکرد سازمان داشت.

مهم‌ترین محدودیت چهارچوب سیستمی، انتزاعی بودن آن است و اینکه هر چیزی را به چیز دیگری، وابسته و متکی می‌داند.

سیستم‌ها در یک طبقه‌بندی مشهور، به دو دسته تقسیم می‌شوند: ۱) سیستم‌های باز و ۲) سیستم‌های بسته

سیستم‌های بسته: این تفکر، سیستم‌ها را خودکفا و مستقل، در نظر می‌گیرد؛ ویژگی مهم این تعریف، از دیدگاه علم فیزیک، این است که اثر محیط بر سیستم را نادیده می‌گیرد؛ یک سیستم کاملا بسته، سیستمی است که هیچ نوع انرژی از منابع خارجی دریافت نکرده و هیچ نوع انرژی را به خارج از خود ساطع نمی‌کند؛ دیدگاه سیستم بسته، در عمل کاربرد محدودی در مطالعه سازمان‌ها دارد و بیشتر به‌صورت ایده‌آل مطرح است. سیستم بسته، در عمل نداریم و شاید تنها سیستمی که بسته است، اتم باشد که آن هم وقتی شکافته می‌شود، دیگر بسته نیست؛ البته از نظری، سیستم‌های نسبتا بسته هم وجود دارد؛ مانند ساعت کوکی (بدون احتساب باتری) و ترموستات.

سیستم‌های باز: تعامل پویای سیستم با محیطش وجود دارد؛ همه سیستم‌ها حتی اگر زنده نباشند، به‌نحوی با محیط‌شان در تعامل‌اند. در واقعیت، تمامی سیستم‌ها باز هستند؛ زیرا همه سیستم‌ها یا بر محیط‌شان اثر می‌گذارند، یا محیط بر آن‌ها اثر می‌گذارد و یا هر دو. اینکه سیستم را بسته درنظر بگیریم، به دور از واقعیت است؛ در دنیای واقعی، سیستمی بسته نیست؛ هر سیستم از محیط خود متاثر است، یا روی محیط خود تاثیرگذار است و یا هر دوی این‌ها.

نویسنده: علیرضا محمودی‌فرد-پژوهشگر و مدرس دانشگاه‌ها