به گزارش کلام قلم، گفتگویی با دکتر اشکانی توسط دکتر ملکآرا و آقای لگزیان انجام شده است؛ دکتر امید اشکانی، کارآفرین، مدرس دانشگاه و سر ممیز سیستمهای مدیریت کیفیت و مشتری مداری سازمانی می باشند. ۱-لطفا ابتدا خودتان را به طور خلاصه برای مخاطبین رسانه معرفی بفرمایید. ضمن عرض سلام و احترام. اینجانب […]
به گزارش کلام قلم، گفتگویی با دکتر اشکانی توسط دکتر ملکآرا و آقای لگزیان انجام شده است؛ دکتر امید اشکانی، کارآفرین، مدرس دانشگاه و سر ممیز سیستمهای مدیریت کیفیت و مشتری مداری سازمانی می باشند.
۱-لطفا ابتدا خودتان را به طور خلاصه برای مخاطبین رسانه معرفی بفرمایید.
ضمن عرض سلام و احترام. اینجانب امید اشکانی، دانش آموخته دکتری حرفهای مدیریت کسب و کار و سرممیز سیستمهای مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی و مدیریت کیفیت هستم. فعالیتهای اینجانب در زمینههای مدیریت ریسک، توسعه بهرهوری سازمانی و مدیریت زیست آهنگ، شبیه سازی مهندسی و توسعه فرایندهای شبیه سازی در مدیریت و مهندسی است. همچنین مشغول به ادامه تحصیل در آخرین سال از مقطع دکتری تخصصی مهندسی مواد[گرایش مواد پیشرفته] می باشم.
۲-آقای دکتر اشکانی به نظر شما مهم ترین ریسک ها در کسب و کارهای متوسط و بزرگ در شرایط فعلی چیست ؟
ریسک به عنوان ذات اصلی یک کسب و کار همواره مطرح است و نمیتوان کسب و کاری را بدون ریسک دانست؛ اما در حال حاضر، ریسکهای پنهایی از جمله عدم توجه به سرمایههای انسانی، عدم توجه به رفتارشناسی مشتریان و نداشتن توجه کافی به امر تحقیق و توسعه وجود دارد که باید توجه ویژهتری به آنها داشت. امروز در سازمانهای ما، با نسل جوانی به نام نسل هزاره، طرف هستیم که سرمایه انسانی ارزشمندی هستند؛ ولی ویژگیهای خاصی داشته که به راحتی سازمان ما را ترک میکنند و این تغییرات دائمی در سرمایه انسانی سازمان، منجر به کاهش بهرهوری مجموعهها میشود. شناسایی ریسکهای رفتاری و عملکردی این نسل که تازه نفسترین گروههای شغلی را تشکیل میدهند، نقش موثری در بهبود عملکرد تمامی سازمانها دارد.
در نقطه مقابل، در بسیاری از کسب و کارها، نسل هزاره، مشتریان ما هستند و سازمان ما، سرمایه گذاری کافی برای شناسایی این نسل نکرده است؛ نسلی که خواستههای آنها نسبت به نسلهای قدیمیتر، تفاوتهای جدیتری داشته و لازم است سازمان، خود را برای ورود به بازار این نسل آماده کند. هر دو مورد اشاره شده، مستلزم داشتن یک واحد تحقیق و توسعه قوی است که بر روی مشتریان، نسلهای مختلف و تفاوت آنها و در نهایت ارائه راهکارهای مطمئن، مطالعات دراز مدت انجام دهد و این افراد وظیفه شناسایی و نظارت بر ریسکها را دارند. باید توجه کنیم امروز، ریسکها به عنوان سنتی و قدیمی خود دیگر شناخته نمیشوند و شناسایی و رفع چنین ریسکهایی از اهمیت بالایی برخوردار است.
۳-آقای دکتر در زمانی که شاهد پاندمی کرونا بودیم، چه نوع کسب و کارهایی به لحاظ راهبردی در مدیریت شرایط، موفق تر بودند ؟
به طور کلی در دوران پاندمی، تمامی کسب و کارهایی که مدیریت ریسک را پیشتر اجرا کرده بودند، موفقیت بیشتری در حفظ شرایط و بقای خود داشتند. مدیریت ریسک، فرایندی راهبردی است که اجرای آن منجر به آمادگی سازمان در مقابل انواع مشکلات میشود. این نکته حائز اهمیت است که از این پس نیز بسیاری از سازمانها در سطح جهانی، ریسکهای پاندمیک را در دستور کار خود قرار دادهاند تا در صورت تکرار شرایط، مجدداً منجر به غافلگیری آنها نشود.
۴-مدیریت ریسک و بحران چه تفاوتهایی دارند؟
چه زیبا اشاره کرد شیخ اجل، شاعر نامی ایران زمین، که “علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد” و این دقیقا مفهوم مدیریت ریسک است و نه مدیریت بحران.
تفکر مبتنی بر ریسک یا همان مدیریت ریسک، یک مفهوم مهم را دنبال میکند و آن هم عبارت است از پیشگیری قبل از وقوع. هدف ما در مدیریت ریسک، جلوگیری از وقوع یک ریسک یا کنترل یک خطر تحت شرایط آگاهانه است و این در حالی است که ریسک در نهایت خود میتواند به یک بحران منجر شود. مدیریت بحران بر خلاف مدیریت ریسک، اعتقادی به کنترل و حفظ شرایط آگاهانه نداشته و پس از وقوع حادثه یا همان ریسک، اقدام به کنترل شرایط و رفع مشکل میکند. امروزه هدف از اجرای فرایندهای مرتبط با مدیریت ریسک، دیگر رفع کردن مشکل پس از وقوع نیست و ما در مدیریت ریسک به دنبال پیشگیری کامل از وقوع ریسک هستیم تا در نهایت بحرانها کاهش یابند یا به صفر برسند.
۵-چه توصیهای به مدیران تازه کار دارید ؟
پیشنهاد اصلی توجه به این است که ریسک، تنها مختص برخی فرایندها، نظیر فرایندهای مالی یا تولیدی نیست. مدیران باید توجه داشته باشند، مدیریت ریسک باید در تمامی سطوح سازمان فرهنگسازی شود و در تمامی واحدهای سازمانی به کار گرفته شود و همۀ پرسنل باید با این مفهوم مهم آشنا باشند.
نکته دیگر توجه به این امر مهم است که باید ارتباط بین ریسکها در واحدهای سازمانی به طور کامل شفاف و مشخص باشد. یک خطر بی اهمیت در یک واحد سازمانی ممکن است یک خطر جانی جدی در واحد سازمانی دیگر باشد؛ بنابراین مشخص کردن ریسکهای بین واحدی در یک سازمان، مهم و حیاتی است.
در نهایت باید توجه شود ریسک همیشه منفی نیست و امروزه مدیران میتوانند توجه به ریسکهای مثبت سازمان خود داشته باشند. با مطالعه بر روی رقبای خود میتوانند از نقاط ضعف آنها به عنوان ریسک مثبت استفاده کرده و خود را توسعه دهند.
۶- چگونه عوامل ریسک در یک سازمان الویتبندی میشود؟
روشهای متنوعی برای الویت بندی ریسکها وجود دارد که شاید بتوان عمیق ترین آنها را آنالیز حالات خرابی بالقوه دانست. این روش به عنوان یک تکنیک عمومی نیز میتواند در تمامی کسب و کارها و در هر سطوحی به کار گرفته شود. در این روش از سه معیار شدت، وقوع و تشخیص برای میزان آسیب هر ریسک استفاده میشود. شدت میزان آسیبی است که به سازمان یا مشتری وارد میشود، وقوع احتمال رخ دادن ریسک یا تکرار آن را بیان میکند و تشخیص نیز معیاری از توانایی ما برای مشخص کردن ریسک قبل از رخ دادن است. در نهایت حاصلضرب سه پارامتر فوق، نمره اولویت ریسک را برای کاربر تعیین میکند. هرچه مقدار نمره بیشتر باشد، ریسک اولویت بیشتری دارد. لازم به ذکر است روش مذکور دارای جداول استانداردی است که کاربران میتوانند از آنها بهره گیرند، ولی باید توجه شود که نیازی نیست مدیران و کاربران خود را محدود کنند. به عبارت دیگر، مزیت مهم این روش، قابلیت بومی سازی در هر کسب و کاری است و تیمهای چند تخصصی میتوانند معیارهای مناسب خود را تعریف کرده و در نهایت تکنیک را به صورت سادهسازی شده در سازمان خود به کار گیرند.