به گزارش پایگاه کلام قلم، در کتاب هنر شفاف اندیشین رولف دوبلی آمده است: “جمله “سیگار کشیدن باعث سرطان ریه میشود.”، به مراتب تاثیر بیشتری نسبت به جمله “سیگار نکشیدن، به زندگی بدون سرطان ریه منجر میشود.” دارد! اهمیت چیزی که وجود دارد، به مراتب بیش از چیزی است که وجود ندارد …!” برخی از […]
به گزارش پایگاه کلام قلم، در کتاب هنر شفاف اندیشین رولف دوبلی آمده است: “جمله “سیگار کشیدن باعث سرطان ریه میشود.”، به مراتب تاثیر بیشتری نسبت به جمله “سیگار نکشیدن، به زندگی بدون سرطان ریه منجر میشود.” دارد! اهمیت چیزی که وجود دارد، به مراتب بیش از چیزی است که وجود ندارد …!”
برخی از عبارات و نکات، روی ذهن، تاثیر بیشتری میگذارند؛ بهنظر میرسد در بسیاری از مواقع، موارد تنبیهی و آسیبزا، به مراتب بهتر از موارد تشویقی جواب میدهند؛ ظاهرا وقتی چیزی جان یا مال فرد را درگیر کند و به آن آسیب بزند، شخص با منطق شخصی قویتری از آن دوری میکند؛ تا زمانی که بگوییم نوشابه و فستفود نخورید که این مواد خوب نیستند، نتیجهای حاصل نمیشود؛ ولی وقتی میگوییم اینها بیماریزا و از جمله آنها سرطانزا هستند و آمارهای بیماریهای قلبی و عروقی و سرطان و دیابت را منتشر میکنیم، نتایج بهتری میگیریم؛ وقتی گفته میشود که واکسن کرونا ویروس بهعلت جهش مکرر ایندست از ویروسها، توانایی خاصی برای بدن در مقابله با ویروسها بهدست نمیدهد، چندان تاثیر نمیگذارد؛ اما وقتی گفته میشود که واکسنهای بیماریهای ویروسی در عین بیتاثیر بودن روی ویروسهای دائمالجهش، عوارض بسیار زیادی را نیز ممکن است بر جای گذارند و تجارب نشان داده علت برخی از عود بیماریها و مرگ و میرها هم همین واکسنها و داروهای غیرمنطقی بوده است و کشورهایی که بهسمت واکسیناسیون عمومی اجباری نرفتهاند و از تدابیر استاندارد و منطقی طبیعی استفاده کردهاند، نتایج بهتری گرفتهاند، موثرتر واقع میشود؛ درک اینکه سیستمی که پایدار نباشد، کنترلپذیر نیست و برای تحت کنترل قرار گرفتن هر سیستم، ابتدا به ساکن باید سیستم در حالت پایداری بوده یا تحت پایداری قرار گیرد، برای بسیاری از افراد، دشوار است… اگر برای بسیاری از جرایم، مواردی همچون دستگیری توسط پلیس، اسیری در راه دادگاهها، جریمههای مالی، احکامی همچون حبس و اعدام، اخراج از کار و تحصیل و … نبود، وقوع جرایم بسیار بیش از این میشد؛ در هر جایی که قوانین، بازدارندگی مناسبی دارند و برخورد قاطعانه با متخلفین صورت میگیرد، جرایم کمتر است؛ یک مثال بارز در این خصوص، فرهنگسازی کمربند ایمنی در ایران است، که با استفاده از جریمهها، این حرکت کاملا جا افتاد؛ برای بسیاری از امور دیگر نیز چارهای جز این کار نیست؛ چون در بسیاری از موارد، افرادی وجود دارند که قانونگریز و قانونستیز هستند و تنها در صورتی که تنبیه، توبیخ، جریمه، زندانی یا اعدام شوند یا باطل شدن گواهینامه، کارت ملی و شناسنامه، اخراج از دانشگاه، اخراج از کار و مواردی از این دست وجود داشته باشد، مرتکب جرم نمیشوند؛ برای آنها باید الزاما تنبیهی وجود داشته باشد تا مجرم نشوند؛ حال اینکه چرا گناه یا جرم، حتما باید صدمهای علنی و قابل درک، به فرد بزند تا آن را مرتکب نشود، جای سوال و بررسی روانشناسی دارد.
علیرضا محمودیفرد – کارشناس تحقیق و توسعه شرکت فنی و مهندسی آریا اندیشه صنعت اکسین
- نویسنده : علیرضا محمودی فرد