به گزارش کلام قلم، در کتاب هنر شفاف اندیشیدن، اثر رالف دوبلی آمده است: ” آیا کلمات انگلیسی که با K شروع میشوند، بیش از کلماتی هستند که K حرف سوم آنهاست؟ جواب: تعداد کلمات انگلیسی که K حرف سوم آنهاست، بیش از دو برابر کلماتی است که با حرف K شروع میشوند! چرا بیشتر […]
به گزارش کلام قلم، در کتاب هنر شفاف اندیشیدن، اثر رالف دوبلی آمده است: ” آیا کلمات انگلیسی که با K شروع میشوند، بیش از کلماتی هستند که K حرف سوم آنهاست؟ جواب: تعداد کلمات انگلیسی که K حرف سوم آنهاست، بیش از دو برابر کلماتی است که با حرف K شروع میشوند! چرا بیشتر مردم باور دارند که برعکس آن درست است؟ چون میتوانیم به کلماتی که با K شروع میشوند، سریعتر فکر کنیم؛ آنها در حافظه ما در دسترسترند….”
انسان در بسیاری از موارد، از آموختههای خود و در حقیقت مطالب موجود در حافظه خویش، در تصمیمگیری استفاده میکند؛ مغز انسان هم همچون حافظههای کامپیوتری، نیاز به دسترسی به اطلاعات دارد؛ در کامپیوترها، یکی از انواع حافظهها، حافظه RAM است که مخفف عبارت Random Access Memory بهمعنای حافظه با دسترسی تصادفی میباشد که حافظهای است که با قطع جریان برق، محتویات موجود در آن، پاک میشود؛ در ذهن انسان، دسترسی به اطلاعات، حائز اهمیت زیادی میباشد که اگر فراگیری بهشیوهی استاندارد و مطلوبی انجام شده باشد، اطلاعات مربوطه در جای مناسبی از مغز، بایگانی خواهد شد و انسان در هر زمان که بخواهد، میتواند از آنها استفاده کند؛ گفته میشود که بسیاری از بزرگان، ذهن توانمند و حافظه قدرتمندی داشتهاند؛ مثلا در خصوص حکیم ابوعلی سینا، گفته میشود که وی برای فراگیری هر کتاب، تنها به یکبار مطالعه نیاز داشت و با یک مرتبه مطالعهی هر کتابی، کل مطالب آن کتاب را از بر میشد و تا آخر عمر هم فراموش نمیکرد؛ یا مثلا در خصوص پاسخهای مولیالموحدیدن، امامالمتقین، امیرالمومنین، حضرت علی (علیه آلاف التحیت و الثناء) به یک سوال (سوال معروف علم بهتر است یا ثروت)، چندین جواب کاملا درست و منطقی آمده است که نشان از اطلاعات کامل و قدرت ذهنی فوقالعادهی ایشان دارد؛ همچنین از این شخصیت بزرگوار و بیهمتا، در نهجالبلاغه و یا کتب دیگر، خطبههای بدون الف و بدون نقطه آمده است که تسلط استثنایی ایشان در بیان مطالب و توانایی ذهنی خارقالعاده را میرساند.
در خصوص مثال مربوطه در متن کتاب (کلمات دارای حرف اول حرف K یا کلمات دارای حرف سوم K)، واضح است که دسترسی مغز در این زمینه مدنظر است؛ وقتی به ما میگویند کلمهای را بگو که مثلا حرف “ب” یا حرف “C” و … را داشته باشد، غالبا بهدنبال کلماتی میگردیم که حرف اول آنها، این حرف مربوطه را داشته باشد؛ ما در تصمیمگیری، بسیاری از اوقات، کارهایی را انجام میدهیم و تصمیاتی را میگیریم که آنها را در ذهن داریم و برایمان آشناتر هستند؛ در مورد چیزهای دیگر نیز اینگونه است؛ مثلا اگر فردی میخواهد گزینهای را انتخاب کند، غالبا بهسمت گزینههای آشنا، گرایش دارد؛ مثلا در خرید کالا، برندی نظر او را جلب میکند که برایش آشناتر است؛ یا مثلا در هنگام انتخاب نماینده برای مجلس، اگر فرد اهل تحقیق نباشد، کاندیدایی بیشتر مدنظر اوست که برای فرد، آشناتر و شناخته شدهتر است. ما باید برداشت صحیح از هر چیزی را که میخواهیم در مورد آن تصمیمگیری کنیم، پیدا کنیم تا بتوانیم تصمیم درستی اتخاد کنیم؛ ما نباید صرفا به در دسترس بودنها اکتفا کنیم؛ ما باید اسکن خوبی از پاسخها و راهحلهای هر مساله داشته باشیم تا بتوانیم به جوابهای مطلوب، زیربهینه و بهینه دست یابیم.
به قلم: علیرضا محمودیفرد – مشاور بازاریابی صادراتی در کشورها، در مرکز مشاوره کسب و کار و خدمات کارآفرینی و اشتغال پرتو مدیران خلیج فارس
- نویسنده : علیرضا محمودی فرد