به گزارش کلام قلم به نقل از اقتصاد دیجیتال و هوش مصنوعی، گفتگویی صمیمانه بین جناب آقای دکتر سید محمدرضا حسینی علیآباد، مدیرمسئول رسانه اقتصاد دیجیتال و هوش مصنوعی با جناب آقای مهندس علیرضا محمودی فرد، صاحب امتیاز و سردبیر این رسانه، با موضوع ایجاد انگیزه در دانشجویان انجام شده است که مشروح متن آن […]
به گزارش کلام قلم به نقل از اقتصاد دیجیتال و هوش مصنوعی، گفتگویی صمیمانه بین جناب آقای دکتر سید محمدرضا حسینی علیآباد، مدیرمسئول رسانه اقتصاد دیجیتال و هوش مصنوعی با جناب آقای مهندس علیرضا محمودی فرد، صاحب امتیاز و سردبیر این رسانه، با موضوع ایجاد انگیزه در دانشجویان انجام شده است که مشروح متن آن خدمت علاقمندان و مخاطبان عزیز تقدیم میگردد:
مصاحبهگر: جناب آقای دکتر سید محمدرضا حسینی علیآباد – مدیرمسئول رسانه اقتصاد دیجیتال و هوش مصنوعی
مصاحبهشونده: جناب آقای مهندس علیرضا محمودی فرد – صاحب امتیاز و سردبیر رسانه اقتصاد دیجیتال و هوش مصنوعی
مصاحبه گر: جناب مهندس، سلام، لطفا خودتان را معرفی فرموده و از تجارب خویش برای مخاطبان بفرمایید.
مصاحبه شونده: بسم الله الرحمن الرحیم؛ عرض سلام، ادب و احترام خدمت شما استاد گرامی و فرهیخته و تمامی مخاطبان عزیز این گفتگو؛ بنده، علیرضا محمودی فرد هستم، مدرس دانشگاه و محقق در زمینههای مختلف؛ تاکنون مدرس دانشگاه در رشتههای مختلف مهندسی و غیر مهندسی بودهام، اما غالب دروسی که تدریس داشتهام، از رشته مهندسی برق بوده است؛ این دروس اغلب از کارشناسی پیوسته مهندسی برق در هر چهار گرایش قدرت، کنترل الکترونیک و مخابرات بوده است؛ غیر از آنها، از کاردانی الکتروتکنیک و کارشناسی ناپیوستهی گرایشهای شبکههای توزیع، قدرت و همچنین کنترل نیز تدریس داشتهام؛ همچنین برای گرایشهایی از رشتههای مکاترونیک، گرافیک، انیمیشن، تاسیسات، صنایع چوب، مهندسی پزشکی، مهندسی کامپیوتر، مهندسی صنایع، مهندسی مکانیک، مهندسی پلیمر، مهندسی انرژی، مدیریت صنعتی و … نیز دروسی را ارئه کردهام و تاکنون نزدیک به ۱۰۰ عنوان درسی را بهعنوان مدرس، در خدمت بودهام. بنده ۷ سال است که در زمینه تدریس در دانشگاهها و مدارس فعالیت میکنم و همواره در تلاش بودهام که آموختههای خود را به مخاطبان، دانشآموزان و دانشجویان، منتقل کنم؛ بیش از ۱۱ سال نیز در حوزههای مختلف، تحقیق و پژوهش داشتهام؛ عمده پژوهشهای بنده، در حوزه محاسبات نرم و روشهای هوشمند که از زیرشاخههای هوش مصنوعی محسوب میشوند، متمرکز بودهاند؛ البته مسلما تحقیقات بنده، صرفا در یک یا چند حوزه خاص نبوده و حیطههای مختلفی را شامل شده است؛ همانطوری که دروس تدریسی بنده نیز همچین حالتی داشتهاند؛ حقیر، با عنایات ویژه خداوند متعال، توفیق داشتهام در امور پژوهشی مختلفی علیالخصوص با کنفرانسهای علمی متعدد و نشریات آکادمیک، تعامل و همکاری داشته باشم؛ از داوری، تا قائممقامی کنفرانس؛ نقش دبیر علمی، دبیر اجرایی، دبیر شورای سیاستگذاری، عضو کمیته علمی، عضو کمیته اجرایی، سخنران، ارائهکننده کارگاه آموزشی، ویراستار، عضو هیات تحریریه، دبیر تخصصی و … را تجربه کردهام؛ همچنین با رسانههای متنوعی نیز همکاریهای متعددی را تجربه کردهام؛ دبیر تخصصی یک رسانه، سردبیر چند رسانه، صاحب امتیاز یک رسانه، ویراستار ارشد یک رسانه و قائممقام مدیرمسئول یک رسانه هستم؛ فعالیتهای رسانهای بنده غالبا در نوشتن یادداشت، انجام گفتگو بهعنوان مصاحبهگر یا مصاحبهشونده، تهیه گزارش، تنظیم خبر، نگارش مقاله، انتشار گفتگوهای سایرین، یادداشتهای نویسندگان دیگر، انتشار خبرها یا گزارشهای دیگر افراد و مواردی از این دست بوده است. حقیر، نویسندهی بیش از ۳۰۰ مقاله علمی و نگارندهی بیش از ۴۰۰ یادداشت علمی بوده و انجام تمامی این موارد، با الطاف و عنایات ویژهی حضرت حق بوده و برای بنده، همواره باعث افتخار و مباهات بوده است؛ هذا من فضل ربی؛ و ما توفیقی الا بالله العلی العظیم.
مصاحبه گر: اقای مهندس، انگیزه چیست؟
مصاحبه شونده: بهصورت خیلی مختصر و ساده میتوان گفت انگیزه عبارت است از محرکی برای حرکت به سمت جلو. انگیزه یا Motivation یک مفهوم کلیدی در روانشناسی، آموزش و مدیریت است که تأثیر بسزایی بر رفتارها، عملکردها و تصمیمگیریهای فردیِ هر شخصی دارد. این مفهوم به عواملی اشاره دارد که باعث تحریک، هدایت و حفظ رفتارهای هدفمند در افراد میشود؛ ترجمه کلمه “انگیزه” از زبان انگلیسی به معنای “تحریک” یا “هدایت” است و بهطور کلی به مجموعهای از نیازها، آرزوها، تمایلها و اهداف اشاره دارد که افراد را به عمل وادار میکند و باعث میشود که ساکن و ثابت نمانند؛ انگیزه، به دو دسته اصلی تقسیم میشود: ۱٫ انگیزه درونی (Intrinsic Motivation) که این نوع انگیزه به فعالیتهایی اشاره دارد که افراد بهخاطر لذت، علاقه و خوشایندی که از آن فعالیت بهدست میآورند، انجام میدهند؛ بهعنوان مثال، کسی که به یادگیری یک زبان جدید یا یک فعالیت تفننی علاقهمند است و صرفاً برای لذت از مطالب آن زبان یا آن فعالیت تفننی، به یادگیری یا انجام آن میپردازد، دارای انگیزه درونی است. ۲٫ انگیزه بیرونی (Extrinsic Motivation) که این نوع انگیزه به فعالیتهایی مربوط میشود که بهمنظور دستیابی به نتایج یا پاداشهای خاص (مانند نمره خوب، مدرک، یا پاداش مالی) انجام میشوند؛ مثلا دانشآموزی که برای دریافت نمره عالی در آزمون، درس میخواند، دارای انگیزه بیرونی است؛ یا بهعنوان مثال، کسی که برای دریافت جایزه، در رقابتی شرکت میکند، دارای این نوع انگیزه است. همچنین انگیزه میتواند به چندین دسته دیگر نیز تقسیمبندی شود:
انگیزه هدفمحور: به اهداف خاصی که فرد برای دستیابی به آنها تلاش میکند، اشاره دارد.
انگیزه شغلی: ناشی از علاقههایی نظیر فعالیتهای هنری، ورزشی و … است.
انگیزه پاداشمحور: بهدنبال پاداشهای مادی یا اجتماعی در رفتارهایی است که انجام میشود.
در کل میتوان انگیزه را محرک و عاملی برای حرکت و پیشرفت عنوان کرد.
مصاحبه گر: از نظر انگیزه یادگیری و تلاش، وضعیت دانشگاهها و دانشجویان را در شرایط فعلی، چگونه ارزیابی میکنید؟
مصاحبه شونده: فیالواقع، باید خدمتتان عرض کنم که علیرغم اینکه امکانات و تجهیزات دانشگاهها نسبت به دهههای قبلی، بهعلت پیشرفت تکنولوژیها و بهروز شدن سیستمها، بهبود پیدا کرده است، اما انگیزهها، اهداف، تلاش و پشتکار و همچنین دلسوزی، در خصوص بسیاری از افراد، افول داشته است و مصادیق زیادی نیز از این قضیه مشاهده میشود؛ زمانهایی بود که افراد، انگیزههای عمیق و زیادی برای مطالعه و یادگیری از خود نشان میدادند، اما امروزه تغییرات سبک زندگی، تنبلی و راحتطلبی، حرص و طمع و زیادهخواهی، مشکلات اقتصادی و معیشتی، ماشینی شدن زندگانی، چشم و همچشمی، خودبرترپنداری و تخیلات، منجر به این شده است که در خصوص درصد بالایی از افراد جامعه، مدرکگرایی رخ داده است و این اصلا خوب نیست. وابسته بودن نمره به امتحانات مبتنیبر جزوه و در واقع حفظ کردن موقت مطالب و عدم درک عمیق آنها، انگیزهی فعالیت را کاهش میدهد؛ اگر نمره، بیشتر وابسته به فعالیتها باشد تا امتحانات، شرایط بسیار بهبود خواهد یافت. در حال حاضر غالبا هدف اصلی و بعضا تنها هدف بسیاری از افراد، کسب مدرک و استفاده از آن، برای کار و درآمدزایی است؛ در حالی که ماموریت دانشگاهها و موسسات آموزش عالی، آموزش و پژوهش است و هر دوی این موارد، نیاز به فعالیت و تلاش دارد، نه اینکه صرفا امتحانمحور تعریف شوند؛ وقتی برای هر درس همه چیز وابسته به یک یا دو امتحان باشد، مدرکگرایی پررنگتر بوده و فعالیتی بجز نهایتا حضور صرف در کلاس و حفظ کردن مطالب در شب امتحان، رخ نمیدهد.
مصاحبه گر: آیا به نظرتان سیستم آموزشی، نیاز به تغییراتی دارد؟
مصاحبه شونده: بله مسلما و تردیدی در آن نیست؛ متاسفانه واقعیتی غیرقابل انکار وجود دارد و آن واقعیت، این است که سیستم آموزشی ما کماکان بیشتر تئوریمحور، کتاب و جزوهمحور و مبتنیبر امتحانات تئوری است؛ اگر بخواهیم به دستاوردهای قابل توجهی برسیم و بتوانیم با کشورهای توسعهیافته رقابت کنیم، نیاز است پراراده حرکت کرده و حتما مسیر آموزش اصلاح شود؛ به قول بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ایران، اگر دانشگاه اصلاح شود، مملکت اصلاح خواهد شد؛ این کلام، با کمال سادگی، کاملا هم درست و دقیق است؛ ما اگر بتوانیم سیستم آموزشی کشور، در مقاطع مختلف، از ابتدایی گرفته تا آخرین مقطع تحصیلی را اصلاح کنیم، بسیاری از مشکلات موجود در کشور و معضلات جوانان، حل خواهد شد؛ کشور ما جزو کشورهای دارای بیشترین تعداد دانشگاه و موسسه آموزشی در جهان است (گفته میشود که پس از هند و امریکا، ما صاحب بیشترین تعداد دانشگاه و موسسه آموزش عالی هستیم) و مردم ما به تحصیل و کسب مدارک تحصیلی، بسیار علاقمندند؛ پس باید از این علاقه و تمایل و همچنین امکانات موجود در کشور، استفادهی بهینه کرد و فرهنگسازی درستی را در محیطهای آموزشی ایجاد نمود تا کشور از مزایای آن بهرمند شود؛ اینکه صرفا دانشجو بیاید تعدادی درس را اخذ کرده، جزوهای را برای هر درس مطالعه نموده، در امتحان یا امتحاناتی شرکت کرده، درس را پاس نموده و نهایتا مدرک تحصیلی آن رشته را دریافت کند، در هیچ جای کشور و حتی برای زندگی خود شخص، به کار نخواهد آمد؛ عملا تمام هزینهها و امکانات و مخصوصا وقت خود دانشجویان و اساتید، به هدر خواهد رفت؛ دانشجو باید با مفاهیم رشته و دروس مربوط به رشته خود آشنا شده و بتواند از آنها بهرهبرداری و استفاده کاربردی و عملیاتی نماید؛ دروس صرفا تئوری و محاسباتی و سرفصلهای غیرکاربردی، بهتر است یا حذف شوند، یا اختیاری شوند و یا اصلاح شوند؛ برای هر رشتهای میتوان کلی دروس و مباحث کاربردی، عملی، نرمافزاری و پژوهشی ارائه نمود، تا دانشجویان واقعا توسعه و پیشرفت شخصی را در خود حس کنند. مسلما وقتی از خود دانشجویانی که تمایل به پیشرفت علمی دارند، هم سوال شود که آیا در دروسی که صرفا مطالعهی یک جزوه یا کتاب یا یکسری نمونه سوال، مدنظر قرار گرفته، چیزی آموختهاید یا نه، جواب تمامی آنها منفی خواهد بود؛ حافظه غالب افراد جهان، دائمی نیست و اغلب افراد هر چیزی را که صرفا برای امتحان و نمره مطالعه میکنند، دیر یا زود، فراموش خواهند کرد؛ حتی منحنی فراموشی نیز همین را نشان میدهد؛ مکررا شنیده و دیدهایم که ذهن افراد بلافاصله بعد از آزمون، شروع به کنار گذاشتن موارد مطالعه شده نموده و پس از مدتی، عملا تمامی مطالب یا حداقل بخش اعظم مباحث را فراموش خواهند کرد؛ برای تثبیت آموختهها، نیاز به استفاده از تکنیکهای بصری فیلمی و عکسی، آموزشهای کاربردمحور، نرمافزاری، سختافزاری و پژوهشی میباشد.
مصاحبه گر: چگونه میتوان در دانشجویان ایجاد انگیزه کرد و شما تمایل دارید از چه روشهایی بدینمنظور استفاده کنید؟
مصاحبه شونده: به نظر من، دانشجویان باید حس کنند که دانشگاه رفتن، برای آنها منفعت دارد و یکسری مهارتها را صرفا قرار است در دانشگاه و زیر نظر اساتید دانشگاهی، آموزش ببینند و نه در جای دیگر، تا نسبت به درس و دانشگاه علاقمند شوند؛ برخی آموزشها مخصوصا موارد پژوهشی را قرار نیست در موسسات آموزشی و آموزشگاهها و زیرنظر افراد غیرآکادمیک، ببینند و از آن دستاوردی داشته باشند؛ خب پس از این نقطه قوت اساتید باید استقاده کرد؛ بسیاری از کارهای عملی، نرمافزاری، زبانهای دیگر، تئوری صرف و مواردی از این دست را دانشجویان میتوانند خودشان خوانده یا زیرنظر سایر مدرسین غیردانشگاهی آموزش ببیننند، ولی مواردی وجود دارد که فقط اساتیدی که در دانشگاهها فعالند و برای آنها وقت گذاشتهاند میتوانند آنها را آموزش دهند؛ باید از این آپشن و ظرفیت استفاده کرد.
اگر صرفا دروسی تئوری آن هم فقط مبتنیبر جزوه یا نهایتا یک کتاب قدیمی و بهروز نشده مدنظر قرار گیرد، مسلما دانشجو به این نتیجه میرسد که هدف خود را از دانشگاه رفتن، صرفا کسب مدرک قرار دهد؛ دانشجو متوجه میشود که اگر قرار باشد مبنای هر درس، فقط یک جزوه و یا یک کتاب یا تعدادی نمونه سوال امتحانی باشد، پس چه الزامی وجود دارد که برای آن درس، یک ترم به دانشگاه رفت و آمد داشته باشد و وقت، جوانی و منابع مالی خود را تلف کند؟ میتواند خودش بهصورت خودآموز، جزوه، نمونه سوالات و یا کتاب مربوطه را مطالعه کرده و فقط امتحان دهد! پس باید حتما دانشگاه آمدنش فایده داشته باشد، تا دانشجو انگیزه بگیرد و همراه با هر درس، تلاش کند؛ باید علاوهبر مطالب تئوری هر درس، تلاش شود تا مباحثی کاربردی برای دانشجو ولو بهصورت کم، باز شود تا وی ترغیب شود و نسبت به آن درس و مباحث مرتبط با آن، انگیزه و علاقه پیدا کند. واقعا اگر بحث حضور و غیاب، حذف درس و کاسته شدن نمره وجود نداشته باشد و قضیهی حضور و غیاب اجباری را از کلاسهای دانشگاهها حذف کنیم، با این ورند فعلیِ اغلب کلاسها، دانشجویان تمایل ندارند در اکثر کلاسهایشان شرکت کنند، چون مهارت خاصی را از کلاسها یاد نمیگیرند و مطالعات آن مباحث تئوری را در منزل، کتابخانه و یا خوابگاه هم میتوانند انجام دهند و احتمالا بهعلت مطالعات کاملتر، نتایج بهتری هم ممکن است بگیرند؛ اگر بخواهیم بدون تعارف و بیپرده صحبت کنیم، باید به این مواردی که خدمتتان عرض کردم، اشاره کنیم؛ باید مسالهیابی بهصورت ریشهای انجام شده و راهکار و راهحل نیز ارائه شود و راهکارها توسط افراد تصمیمگیر اجرا شوند تا مسیر فعلی، اصلاح شود و شاهد موفقیت و پیشرفت باشیم. ما افراد مستعد و باهوش، کم نداریم، ولی هر چقدر هم که با استعداد و تیزهوش باشیم، تا زمانی که به برنامهریزی صحیح، اجرای درست، استفادهی بهینه از منابع مختلف، اصلاح فرآیندها، هدایت، نظارت و کنترل، توجه نشود، نتیجهبخش نخواهد بود؛ امروزه آنقدر میشنویم که درس خواندن در ایران به درد نمیخورد، که حس منفی بزرگی را دریافت کردهایم؛ دقیقا این بهخاطر تدریس صرف موارد تئوری آن هم بهصورت غیرکاربردی و صرفا امتحانمحور بودن دروس است. سالهاست از جانب دانشجویان میشنویم که حد، مشتق و انتگرال به چه دردی میخورند که ما مجبور هستیم آنها را آموزش ببینیم و امتحان بدهیم؟ میگویند فرمولهای ریاضیاتی و فیزیکی و … به چه کاری میآیند؟ ما در کجای کجای زندگی قرار است از آنها استفاده کنیم؟ و مواردی از این دست را مکرر میشنویم… مخصوصا در مورد ما که اساتید رشتههای مهندسی هستیم، محاسبات و روابط، بسیار زیاد و بعضا پیچیده هستند، علیالخصوص در رشته مهندسی برق که بنده توفیق خدمتگزاری طی ۷ سال اخیر را داشتهام؛ خب اگر ما صرفا به بیان یکسری مباحث تئوری در هر درس بسنده کنیم، مسلما دانشجوها از دروس و رشته، زده خواهند شد و هدفشان را صرفا کسب نمره به هر قیمتی و اخذ مدرک قرار میدهند و تعارفی هم نداریم که اینچنین است؛ البته این قضیه، بیشتر به سرفصل دروس و هدف از خود رشتهها برمیگردد، نه صرفا اساتید؛ اساتید موظف شدهاند که طبق سرفصل دروس پیش روند؛ حتی در دروسی که سرفصل دقیقا مشخصی برای آنها ارائه نشده است، اهم موارد و روتین، مشخص است؛ حال در این بین، اساتید دلسوز زیادی هم وجود دارند که پای را فراتر گذاشته و تلاش میکنند تا در حد امکان و توان، مطالب کاربردی و عملی مرتبط با آن درس را نیز برای دانشجویان تشریح کنند. بنده به شخصه همواره در تلاش بودهام که دروسی را که در دانشگاهها درخدمت بودهام، صرفا بهصورت تئوری محض و صرفا محاسباتی ارائه نکنم؛ سعی کردهام از برخی منابع، کاربردهای مباحث را جمعآوری نموده و از آنها در مثالها استفاده کنم؛ بعضا روی کاربرد روابط و مباحث، تفکر میکردم و غالبا هم بهصورت بداهه به لطف خداوند بزرگ و مهربان، نمونههایی به ذهنم میرسید که آنها را میتوانستم بازگو کنم. درس با درس هم فرق میکند؛ مثالهایی را که برای درس مدارهای الکتریکی میزنیم، کاملا متفاوت است با درس اقتصاد مهندسی؛ مثالهای درس اخلاق حرفهای، کاملا با درس روش تحقیق فرق میکند؛ نمونههای کاربردی درس مدارهای منطقی، با درس فیزیولوژی کاملا مجزا بودند؛ مصادیق درس تکنیک پالس، با درس کارگاه برق متفاوت بود؛ هر درس، داستان خودش را داراست؛ هر چند برخی مباحث ممکن بود مشترک باشند، ولی خب طبیعتا مباحث غیرمشترک و متمایز هم کم نبوده است، فلذا مثالها باید متفاوت میبود؛ بنده دهها سرفصل درسی مختلف را تدریس داشتهام و تعداد دروس متفاوتی که داشتهام حدود ۱۰۰ عنوان درسی بوده است؛ لذا به این قضیه میرسیدم که وجه تمایز مباحث، در مثالها هم باید وجود داشته باشد. وقتی دانشجو نمیداند که حد، مشتق و انتگرال در کجا کاربرد دارد، تصور میکند که این مباحث، مطالبی صرفا تئوری و به قول خودشان به درد نخور هستند؛ در صورتی که اینها پایهی بسیاری از مباحث پیشرفته در علوم مختلف بوده و همان مباحث هستند که کاربردشان در عمل مشخص میشود؛ یکی از مهمترین مصادیق در این خصوص، بحث مدلسازی است که بسیار کاربردی است؛ هر پدیده یا سیستمی برای تحلیل دقیق، نیاز به مدلسازی دارد و بهترین سبک مدلسازی، مدلسازی ریاضی است که این نوع مدلسازی، با معادلات و روابط ریاضی بیان میشود؛ بعد میتوان روی مدلها، تحلیل انجام داده و بحث کرد؛ حتی میتوان روی بهینهسازی آنها کار کرد و دقت را بالا برد؛ همین مدلها هستند که پس از نوشتن روی کاغذ، در نرمافزار پیاده شده، نمونه اولیه از آنها ساخته شده و در نهایت بهصورت محصول و کالا، ساخته شده و به تولید انبوه میرسند؛ برای هر سیستم یا پدیدهای میتوان یک یا چند مدل ریاضی ارائه نمود؛ برای هر چیزی، شدنی است؛ بعضا سیستمها یا پدیدهها، پیچیده هستند و لذا معادلات آنها نیز پیچیده خواهد بود، ولی باز هم برای هر چیزی نهایتا میتوان به مدلی رسید. بیس و اساس هر چیزی، ریاضیات است؛ مادر علوم جهان بشریت، ریاضیات است؛ همه چیز در دنیا بر اساس قوانین ریاضی است؛ بشر یکی از اولین نیازهایش را با حس نیاز به شمارش متوجه شد و برای این کار، از انگشتان دستش استفاده کرد؛ از ازل ریاضی وجود داشته، کاربرد داشته، تا ابد وجود خواهد داشت و کاربردهایش را حفظ خواهد کرد؛ منتها باید این کاربردها را بدانیم تا متوجه اهمیتش شویم؛ دانشجو وقتی اینها را نمیداند و صرفا در دروس به حفظ روابط Sin و Cos و مشتق و انتگرال و معادلات غیر واقعی بپردازیم، ارزش و اهمیت آنها نمایان نمیشود.
مصاحبه گر: در مورد ماموریت دانشگاهها که آموزش و پژوهش است، صحبت کردید؛ چشمانداز و ارزشهای دانشگاهها، باید چگونه باشد؟
مصاحبه شونده: بله، ماموریت دانشگاهها و در واقع فلسفه وجودی این دست از سازمانها، آموزشی و پژوهشی است، نه صرفا آموزشی و آن هم فقط آموزش تئوری محض. درخصوص چشمانداز دانشگاهها و سیستم آموزشی، موارد زیادی وجود دارد که میتوان به آنها اشاره کرد که مجال و فرصت زیادی میطلبد و این بحث میتواند خودش موضوع یک گفتگو باشد، اما بهاختصار، مورادی را خدمتتان عرض میکنم.
دانشگاهها لازم است صرفا به ارائهی رشتهها و فارغالتحصیل شدن تعداد دانشجوها، توجه نکنند؛ کمیت مهم است، ولی باید همراه با کیفیت باشد و از کیفیت نباید چشمپوشی شود؛ ما فارغالتحصیلان زیادی در هر رشتهای داریم، ولی یا نمیتوانیم از آنها بهرهبرداری کنیم و یا توانایی علمی و عملی لازم برای کار را ندارند؛ خب همینجا مشخص است که مشکل کجاست؛ آموزش اگر مفید و مبتنیبر کاربرد و فعالیتهای عملی باشد، دیگر همچین نتایجی نخواهیم گرفت؛ قشر تحصیل کرده، دیگر پشیمان نبوده و مورد سرزنش واقع نمیشوند؛ سازمانهای کشور هم میتوانند از آنها استفادهی بهینه کنند، بسته به تخصص هر فرد. ما باید مواردی را مدنظر قرار دهیم، مثلا ارائه رشتههای مختلف و تعداد آنها، افزایش ظرفیت در برخی رشتهها، کاهش ظرفیت در برخی رشتهها، مجهز کردن دانشگاهها برای ارائهی برخی رشتههای دیگر کاربردی، افزایش، کاهش و یا حذف برخی دروس از چارت تحصیلی رشتهها، تغییر سرفصل دروس و تبدیل آنها به سرفصل کاربردی، فعالیتمحور کردن ارزیابی دانشجویان و درواقع تبدیل ارزیابی از امتحانمحوری به فعالیتمحوری و عملکردی، بررسی تعداد فارغالتحصیلان و سطح علمی آنها، بررسی خروجیهای پژوهشی دانشگاهها همچون کتاب، مقاله، پایاننامه، طرح پژوهشی، تعداد دانشجوهای دوره دکتری و تاثیرگذاری در جامعه و رفع مشکلات کشور و مردم. باید کیفیت را بیش از پیش چاشنی کار کنیم؛ باید مشکلات ریشهیابی شده، راهحلها پیدا و بررسی شده، روی آنها پژوهش صورت گرفته و نهایتا به تصمیمگیرندگان و مجریان ارائه شده و آنها هم پژوهشها را مدنظر قرار داده و از پیشنهادات استفادهی عملی و واقعی نمایند.
کیفیت آموزش، معمولا شامل نسبت استاد به دانشجو، متدولوژیهای آموزشی و اعتبار برنامههای تحصیلی دانشگاه، تعریف میشود؛ همچنین سطح دانشجویان و تواناییهای آنها در رقابتها و مسابقات علمی و المپیادی، نشان از کیفیت کاربردی آموزشها دارد؛ ضمنا اینکه دانشجویان بتوانند از آموختههایشان برای رفع مسائل و مشکلات استفاده کنند و توانایی انجام کار را داشاه باشد، حاکی از کیفیت آموزشی است. تحقیقات و نوآوری، زمینهی بسیار مهمی است که ارزیابی مجلات علمی، تعداد مقالات منتشر شده و سطح آنها، تعداد و سطح همایشهای برگزار شده، کارگاهها و دورههای آموزشی کاربردی برگزار شده و مشارکت در پروژههای تحقیقاتی، بسیار کلیدی است. مباحث تأثیر اجتماعی، شامل بررسی نتایج درآمد عمومی، مسئولیت اجتماعی و مشارکت در توسعه اجتماعی، هم نباید فراموش شود. بینالمللیسازی، جزو زمینههای مهم چشمانداز است؛ تعداد دانشجویان بینالمللی، تبادل دانشجو و همکاریهای بینالمللی، زمینه پیشرفت دانشگاهها و کشور را گسترش میدهد.
حتی در رتبهبندیهای دانشگاهها هم مواردی دخیل و مورد توجه است که باید درخصوص چشمانداز آموزشی، آنها را مدنظر داشت؛ مثلا در رتبهبندی جهانی QS، چهار معیار اصلی شامل اعتبار علمی، تجربه کارفرما، نسبت استاد به دانشجو و تأثیر پژوهش، مورد توجه است؛ یا مثلا رتبهبندی THE، بیشتر روی معیارهای کیفیت آموزش، تحقیق و نظر کارشناسان تأکید دارد؛ یا بهعنوان مثال، نظام رتبهبندی شانگهای (ARWU) بیشتر بر اساس خروجیهای تحقیقاتی و کیفیت فارغالتحصیلان، دانشگاهها را ارزیابی میکند. توجه به این موارد، بسیار مهم و کلیدی است؛ حتی در مورد ارزشهای دانشگاهها و عوامل موفقیت دانشگاهها هم میتوان در گفتگوهایی دیگر، مباحثی را باز کرد و به تشریح آنها پرداخت.
مصاحبه گر: جناب مهندس، ضمن تقدیر و تشکر از شما بهجهت اینکه فرصت گرانقدر خود را در اختیار مخاطبان رسانه قرار دادید، در پایان اگر فرمایش یا نکتهای با مخاطبین این گفتگو دارید، شنونده خواهیم بود.
مصاحبه شونده: فیالواقع، مباحث زیادی وجود دارد که میتوان در این زمینهها به آنها پرداخت، اما مجال و فرصت خود را میطلبند؛ امید است که گفتگویی که داشتیم، بتواند تاثیر مثبتی بر عملکرد سیستم آموزشی ما داشته باشد و شاهد فتح قلههای علمی و رفع مشکلات کشور و مردم باشیم. فعلا عرض خاص دیگری نیست؛ در پایان، حقیر هم از شما استاد بزرگوار، گرامی و دلسوز، تشکر و قدردانی داشته و برایتان بهترینها را آرزومندم؛ از تمامی مخاطبان این گفتگو هم بابت اینکه زمان خود را صرف مطالعهی متن این گفتگو کردند، سپاسگزار بوده و آرزو میکنم که برایشان مثمرثمر بوده باشد. در پناه خداوند بزرگ و بسیار مهربان.