مصاحبه گر: لطفا خودتان را معرفی کنید. من مهسا فخرذاکری هستم ساکن اردبیل متولد ۷۸ مصاحبه گر: تحصیلات و سوابق تان را بفرمایید. من در حال حاضرارشد روانشناسی بالینی هستم و لیسانس من هم روانشناسی عمومی بود که هر دو مقطع در دانشگاه ازاد اردبیل بودم . مقطع ارشد را از طریق استعدادهای درخشان دانشگاه […]
مصاحبه گر: لطفا خودتان را معرفی کنید.
من مهسا فخرذاکری هستم ساکن اردبیل متولد ۷۸
مصاحبه گر: تحصیلات و سوابق تان را بفرمایید.
من در حال حاضرارشد روانشناسی بالینی هستم و لیسانس من هم روانشناسی عمومی بود که هر دو مقطع در دانشگاه ازاد اردبیل بودم . مقطع ارشد را از طریق استعدادهای درخشان دانشگاه انتخاب شدم و ادامه دادم .
مصاحبه گر: از نظر شما مشکلات اقتصادی جامعه ما تا چه حد است ؟
مشکلات اقتصادی جامعه ایران به دلایل متعدد و پیچیده ای از جمله تحریم ها ،سو مدیریت ،به سطح قابل توجهی رسیده و تاثیر عمیقی بر زندگی مردم گذاشته است .مشکلات اقتصادی یکی از اساسیترین مشکلاتی است که در این زمانه مخصوصا در چند سال اخیر برای مردم رخ داده و مشکلی است که نمیتوان نادیده گرفت و جنبههای مختلف زندگی انسانها را تحت تاثیر قرار میدهد مشکل اقتصادی مشکلی است که تقریبا گریبانگیر تمام بخشهای جامعه است و روز به روز متاسفانه داره افزایش پیدا میکنه مخصوصا بعد از پاندمی کوید ، ۱۹ .و همچنین جنگ ۱۲روزه این مشکلات نه تنها معیشت ،بلکه سلامت روان و انسجتم اجتماعی را هم تحت تاثیر قرار داده است .
مصاحبه گر: بیشترین افراد درگیر با مشکلات اقتصادی چه افرادی هستند؟
بیشترین افراد درگیر با مشکل اقتصادی معمولا اقشار کم درآمد جامعه و آسیب پذیر جامعه هستند کسانی که در حاشیه شهرها زندگی میکنند به عنوان مثال شامل کارگران فصلی ،زنان نانآور سرپرست خانواده ،افرادی که بیخانمان هستند یا مشاغلی که فقط در زمانهای خاص پر درآمد میشوند و درآمد دارند اما در سایر فصلها درآمدی ندارند یا به عنوان مثال خانوادههای پر جمعیتی که در حاشیه شهر زندگی میکنند.
مصاحبه گر: از نظر روانشناسی مشکلات اقتصادی باعث ایجاد چه مشکلاتی روانی خواهد بود ؟
مشکلات اقتصادی از آنجایی که اساسیترین مشکل جامعه ما هستش پس میتواند زمینهساز مشکلات روانی هم بشود به عنوان مثال اختلالاتی مثل افسردگی ،کاهش عزت نفس واعتماد به نفس ،استرس ،اضطراب .مشکلات اقتصادی و مشکلات روانشناسی ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند یا مثلا اختلالاتی مثل مشکلات خواب، نشخوار فکری و افزایش خطر اعتیاد میتواند از این دست مشکلات باشه. مشکلات اقتصادی تاثیر بیشتری بر نسل جوان مخصوصا دارد با کاهش فرصت های شغلی برای تحصیل کردگان و شکاف جنسیتی در اشتغال ،جوانان احساس میکنند اینده ای برایشان وجود ندارد و حس ناامیدی درشان ایجاد میشود و این موضوع باعث میشود کاهش انگیزه در جوانان اتفاق بیوفتد .
مصاحبه گر: آیا علائم و نشانههای خاصی وجود دارد که افراد یا خانوادهها باید به آن توجه کنند تا نشان دهنده تاثیر منفی مشکلات اقتصادی بر سلامت روانشان باشد ؟
علائم منفی مشکلات اقتصادی در خانواده قابل مشاهده است از جمله بدخلقی ،پرخاشگری، لجبازی کودکان و والدین ،اختلافات مشهود بین زن و شوهر، به اجبار نداشتن روابط زیاد با دیگران ،استرس و اضطراب مزمن ،افسردگی ، زندگی معنایی برایشان ندارد و اینها میتواند از جمله نشانههای تاثیرات منفی باشه که مشکلات اقتصادی بر والدین یا کودکان میگذارد
مصاحبه گر: به عنوان روانشناس مهمترین آفت مشکلات اقتصادی بر سلامت روان را در چه میبینید ؟
به عنوان یک روانشناس مهمترین آفت مشکلات اقتصادی و سلامت روان افراد جامعه کاهش دید مثبت و کاهش معنای زیبایی زندگی و امید به زندگی هستش افراد انگونه که باید لذت نمیبرند و معنایی که برای زندگی باید بدهند را از دست میدهند و حتی در رنج هم به قول دکتر فرانکل نمیتوانند معنایی پیدا بکنند و انگار که روزهاشون رو دارن همینجوری تلف میکنند و میگذرونند و افزایش امار خودکشی به طرز وحشتناکی میتونه یکی از آفتهای این باشه که الان شاهدش هستیم .
مصاحبه گر: مشکلات روانی حاصل از مشکلات اقتصادی چه راهکارهایی برای کنترل یا حل مشکلات روانی حاصل از مشکلات اقتصادی دارید ؟
میتوانم بگویم که اولین راهکار برای این مشکل استفاده از اکسپت است یعنی پذیرش اول باید بپذیریم که کشور ما دچار تورم شده و متاسفانه از چند جهت به کشور ما فشار وارد میشه و حتی داخل کشور هم مشکلاتی که در داخل کشور داریم و این یک مشکل همگانی است نه فردی یک کار جمعی یه مشکل جمعی تقریبا میتونم بگم بیشتر مردم افراد جامعه مردم جامعه دچار این مشکل هستند . بعد از پذیرفتن باید به شکلی به دنبال راهکار باشیم مثلا اگر میتونیم شغل بهتری را پیدا بکنیم که از لحاظ حقوق نسبت به شغل اولی خودمون بهتر باشه ،شناسایی و حذف هزینههای غیر ضروری ،اولویتبندی هزینهها و گروهی یا تیمی کاری را شروع کردن ،با تیم اگر کار بکنیم قطعا میتونیم اون مشکلات روانی رو کمترش بکنیم و اون جنبه منفیش رو یک کمی کمترش بکنیم اثراتش رو بیاریم پایینتر هر کدوم از افراد جامعه میتونن گوشهای از کار رو بگیرند تا به این مشکلات فائق بیان و از لحاظ تکنیکهای روانشناسی یک سری تکنیکها وجود داره تکنیکهای آرامسازی مثل مدیتیشن ،ذهنآگاهی ،تمرینات تنفس عمیق که بتونیم استرسمون رو کاهش بدیم و بتونیم ذهنیت مثبت رو تقویت بدیم توی زندگیمون و میتونه یک راهکار سازنده این باشه که معنایی که توی رنج هست رو پیدا بکنیم بالاخره مشکلات اقتصادی رنج داره مطمئنا اگر زندگی معنایی داره و رنج هم جزئی از زندگیه پس قطعا در رنج هم میتونیم معنایی پیدا بکنیم اون موقع میتونیم راحتتر با مشکلات کنار بیاییم و از دید دیگری به مشکلاتمون نگاه بکنیم.
مصاحبه گر: به نظر شما تاثیرات روانی مشکلات اقتصادی بیشتر بر روی سرپرست خانواده اثر میگذارد یا میتوانند برای تمامی اعضای خانواده تاثیر مساوی داشته باشند ؟
به طور کلی پدر خانواده به دلیل مسئولیت تامین معاش و مخارج خانواده ،معمولا بیشترین فشار و حس مشکلات اقتصادی را در مقایسه با سایر اعضای خانواده تجربه میکند . با این حال شدت این حس در هر خانواده ممکن است متفاوت باشد .در بسیاری از جوامع پدران تحت فشار هستند تا بتوانند نیازهای اعضای خانواده را به خوبی تامین کنند . در جامعه ما مخصوصا تا سن ازدواج فرزندان هم مسئول تامین معاش پدران هستند و این موضوع نگرانی پدران برای اینده فرزندان را بیشتر میکند.
ولی خب میتوان گفت فرزندان هم به گونه ای این فشار را تحمل میکنند مثلا از جهت کاهش سطح رفاه :کاهش درامد خانواده به کاهش رفاه کودکان و احساس نگرانی درانها میشود .حتی از جهت تحصیلات و تامین خواسته هایشان ، فرزندان تحت فشار هستند.
هر چند که فشار اقتصادی ممکن است بیشتر بر روی پدران و یا (گاهی مادران سرپرست ) حس شود اما این یک تجربه جمعی است که تمامی اعضای خانواده را تحت تاثیر قرار میدهند .میزان درک و حس این مشکلات در هر فرد و خانواده ای متفاوت خواهد بود .
مصاحبه گر: به نظر شما علاوه بر موارد مطرح شده مشکلات اقتصادی باعث ایجاد چه مشکلات روانی در افراد میشود ؟
علاوه بر موارد مطرح شده از لحاظ روانشناسی در کل میتوانیم بگوییم که چون مشکلات اقتصادی یکی از اساسیترین مشکلات هر انسان میتونه باشه پس میتوان گفت که از لحاظ روانشناسی اکثر اختلالات میتواند ریشه در مشکلات اقتصادی داشته باشد به عنوان مثال وسواس ، وسواس فکری عملی داشتن ،بیماران سایکوسوماتیک ،استرس ،افزایش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی . طبق گفته مشاور وزیر بهداشت در امور روانپزشکی ۵۰ درصد اختلالات شدید روانی به علت مشکلات اقتصادی هست .بیماریهای مثل بیماریهای قلبی و زخم معده میتواند ریشه در استرس و اثرات مشکلات اقتصادی داشته باشد .
مصاحبه گر: پیامدهای بلند مدت و پایدار مشکلات اقتصادی بر سلامت روانی فردی و اجتماعی چگونه هستش ؟
پیامدهای بلند مدت و پایدار مشکلات اقتصادی هم در فرد و هم در جامعه اثرات جبرانناپذیری میگذارد اگر مشکلات اقتصادی حل نشود یک : دچار درماندگی آموخته شده میشود دو :افسردگی اساسی رو دچار میشه سه :دچار اختلالات شخصیتی میشه که خیلی سخت میشه درمانش کرد چهار: فرد دچار فرسودگی روانی میشه پنج: احساس ناکافی بودن و شکل گیری افکار ناکارآمد شش: کمبود عزت نفس هفت :افکار خودکشی ، فشار اقتصادی مداوم منجر به افزایش اضطراب ،استرس مزمن و افسردگی میشود افراد ممکن است احساس بی ارزشی و کاهش دید مثبت به اینده را تجربه کنند .در سطح اجتماعی هم فقر و بیکاری مداوم باعث بزهکاری ،جرم و افزایش بی اعتمادی میشود .حتی تاثیراتی را در بین نسلی میتوان مشاهده کرد .استرس اقتصادی والدین میتواند مستقیما بر رشد عاطفی،شناختی و رفتاری کودکان تاثیر بگذارد .در نتیجه نسل های اینده دچار مشکلات روانی مشابه و حتی شدیدتر خواهند شد و این یک چرخه نگران کننده را تشکیل میدهد .
مصاحبه گر: نقش تاب آوری در این شرایط چیست؟ چگونه میتوان تاب آوری را در افراد تقویت کرد؟
تاب آوری به معنای توانایی سازگاری و انعطاف پذیری در برابر فشارها و مشکلات زندگی است.
این مهارت شامل برخورداری از قدرت بازیابی و ادامه دادن به زندگی پس از تجربیات دشوار است. تاب آوری توانایی ادامه دادن است. تاب آوری برگشت پذیری نیست. نقش تاب آوری در مشکلات اقتصادی میتواند یک نکته مثبت و مهم تلقی شود. کسانی که تاب آوری بالایی دارند در خود این مهارت مهم را تقویت کردهاند راحتتر مشکلات اقتصادی را میپذیرند و از مشکلات فرار نمیکنند. مشکلات را کاملاً میپذیرند و به حل مشکل میپردازند بدون استرس و بدون عقب نشستن. انعطاف پذیری بالایی نشان میدهند و انعطاف پذیری بالا به حل مشکل کمک میکند. تاب آوری بالا به به مهارت حل مسئله کمک میکند و باعث میشود که افکار تفکر مثبت و دید مثبت را در خود تقویت بکند. تقویت تاب آوری به شما کمک میکند تا با چالشهای بزرگتر زندگی بهتر کنار بیایید و از آنها برای رشد و پیشرفت خود استفاده بکنید. حالا برای تقویت تاب آوری چه کارهایی میشود انجام داد؟ یک:هم نشینی با افرادی که مقاومت بالایی دارند میتوانند کمک کنند تا تاب آوری خود را طبق یادگیری مشاهدهای تقویت کنید.
دو: ایجاد معنا و مفهوم جدید و هدف مهم در زندگی. افرادی که اهدافی در زندگی دارند هم برای رنجها هم برای چالشهای خودشان دارای معنا هستند و میدانند مقصدشان کجاست .کمک کنیم تا افراد معنای زندگی خودشان را پیدا بکنند
سه :تقویت ذهنیت مثبت و همزمان دید واقع بینانه به سمت مثبت زندگی.
چهار: یادگیری مهارت حل مسئله.
پنج: بهتر است در زندگی از همان کودکی به فکر تقویت تاب آوری کودکان باشیم.
آنها نباید فراموش کنند که زندگی همیشه آسان نیست و باید سختیها را پذیرفت و مشکلات را پذیرفت تا بتوان آنها را حل کرد و این کار با آموزش مهارتهای زندگی وحل مسئله مدیریت هیجان وخودآگاهی میتوانند به آنها کمک بکنند تا اضطراب کمتری تجربه کنند .
مصاحبه گر: در چه مرحلهای افراد باید به دنبال کمک حرفهای از روانشناس یا مشاور باشند؟
بعضی موقع افراد فکر میکنند که حتماً باید دچار مشکل بشوند تا به روانشناس مراجعه بکنند.
اما پیشگیری بهتر از درمان است.
ما میتوانیم برای آموزش حل مسئله وچگونگی برخورد کردن با مشکلات به روانشناس مراجعه کنیم تا قبل اینکه با مشکل بر بخوریم آن موقعیت را برای خودمان متصور بشیم که در آن موقعیت چه واکنشی نشان میدهیم. اما اگر مشکلی هم برایمان به وجود امد زمانی میشود به روانشناس مراجعه کرد که مشکلات روانی از جنبه هیجانی- رفتاری بروز کند مثلاً در کارکرد روزانهشون اخلال ایجاد شود مثلاً میبینیم که رفتارهای ناسالم یا پرخطرمان افزایش یافته یا احساس از دست دادن کنترل پرخاشگری پیدا کردیم و عزت نفس و اعتماد به نفسمان کاهش یافته است و افکار ناکارامدمان تقویت شده و دیگر به خودمان و دیگران اعتمادی نداریم
افراد نباید منتظر رسیدن به نقطه بحرانی باشند تا به روانشناس مراجعه کنند
مراجعه به روانشناس صرفاً درمان بیماری نیست بلکه برای بهبود کیفیت زندگی و تصمیمگیری بهتر و اینکه چگونه با هیجانها کنار بیاییم و هیجانات و احساساتمون رو کنترل بکنیم.
مصاحبه گر: چه نوع مداخلات روانشناختی در این موارد مؤثرتر است؟
مداخلات روانشناختی مانند رویکردهای سی بی تی و یا اکت یا رویکردهای مبتنی بر مثبت گرا .برای کاهش تاثیرات منفی این مشکلات بر افراد جامعه چند راهکار میتوان پیشنهاد داد :
تقویت تاب اوری افراد :یادگیری مهارتهای مدیریت استرس،مثل ذهن اگاهی یا تکنینک های ارام سازی میتواند به افراد کمک کند تا با فشارهای اقتصادی بهتر کنار بیایند .
حمایت اجتماعی:تقویت ارتباطات خانوادگی و اجتماعی میتواند حس انزوا را کاهش دهد.
اموزش مهارتهای مالی میتواند احساس کنترل بر اوضاع را افزایش دهد و استرس را کاهش دهد .
تقویت امید و هدفگذاری
رویکرد اکت چگونه کمک میکند ؟این رویکرد به جای جنگیدن با رنج به افراد یاد میدهد چگونه با رنج همزیستی داشته باشند و در عین حال به زندگی خود معنا بدهند .در اکت نکات زیر مهم است :پذیرش افکار و احساسات ناخوشایند بدون قضاوت ،شناسایی ارزش های فردی ،اقدام های کوچک ولی معنادار در جهت این ارزش ها
رویکرد سی بی تی هم بر روی شناخت و هیجانات افراد اثر میگذارد .درمان شناختی رفتاری یا همان سی بی تی یک رویکرد مبتنی بر شواهد است که بر ارتباط بین افکار ،احساسات و رفتارها تمرکز دارد .به افراد کمک میکند تا الگوهای فکری منفی یا تحریف های شناختی را شناسایی کرده و اناهرا یا افکار سازنده تر جایگزین کنند و رفتارهای ناسالم را تغییر دهند .
مصاحبه گر: به عنوان روانشناس چه توصیهای برای خانوادهها دارید؟
در این شرایط سخت مشکلات اتصادی که اکثر کشورها و کشور ما هم دچار مشکل اقتصادی هستند میشود این توصیه ها را گوشزد کرد :این مشکل یک مشکل همگانی است پس ما تنها نیستیم .اکثر خانواده های ایرانی مشکل اقتصادی و تورم را خوب درک کرده اند مخصوصا در چند سال اخیر .خانواده ها در کنار هم باشند و همدلی کنند تا راحت تر از بحران عبور کنند . اعضای کوچک خانواده مثلا فرزندان میتوانند با کار کردن در تابستان کمک خرج باشند و دانشجوهای خانواده میتوانند در کنار تحصیلات اکادمیک شغل پاره وقت را انتخاب کنند و کمک خانواده باشند . اولویت بندی هزینه ها و برنامه ریزی مالی به خانواده ها کمک بزرگی میکند . میتوانند به مهاجرت به شهر دیگه فکر کنند اگر شغل بهتری در شهر دیگری یافتند قطعا بهترین گزینه مهاجرت به ان شهر است .و در اخر میتوان گفت کمک گرفتن از یک مشاور وروانشناس برای بهتر کردن اوضاع میتواند از بار سنگین این مشکلات بکاهد .
صحبت آخر: مشکل اقتصادی فقط نبود پول نیست بلکه فرسایش امید، کاهش کرامت انسانی،بروز اختلالات روانی و تهدید جدی برای سلامت روانی فردی و اجتماعی است..
میشود گفت در چنین شرایطی از روانشناسان برای پیشگیری و توانمندسازی و آموزش برای افراد جامعه میتوان کمک گرفت . و روانشناسان و مشاوران معنای تازهای به زندگی آنها میتوانند ببخشند و در کنار افراد جامعه باشند . مهارت تابآوری و مهارتهای حل مسئله رو به عنوان یک ویژگی در افراد تقویت کنند روانشناس میتواند با بودن در کنار مردم و با کمک کردن به مردم آرامش رو به زندگی آنها برگردونه.
در کنار مردم باشیم.
مصاحبه گر: دکتر محمدرضا صفری چاکری
مصاحبه شونده: مهسا فخرذاکری