به گزارش پایگاه خبری کلام قلم، سرمایه گذاری در علم اقتصاد به معنای تخصیص منابع مالی به یک یا چند دارایی مختلف، به امید به دست آوردن منابع با ارزشتر در آینده است که اگر به درستی و با برنامه ریزی دقیق انجام نشود تاثیر معکوس خواهد داشت.. سرمایه گذاری میتواند به دو صورت سرمایه […]
به گزارش پایگاه خبری کلام قلم، سرمایه گذاری در علم اقتصاد به معنای تخصیص منابع مالی به یک یا چند دارایی مختلف، به امید به دست آوردن منابع با ارزشتر در آینده است که اگر به درستی و با برنامه ریزی دقیق انجام نشود تاثیر معکوس خواهد داشت.. سرمایه گذاری میتواند به دو صورت سرمایه گذاری مستقیم و سرمایه گذاری غیرمستقیم صورت بگیرد. اما همواره سرمایه گذاران در تلاش اند تا با مطالعه و بینش صحیح در بهترین بازار و یا بهترین شرکت سرمایگذاری کنند و در اقتصاد رو به رشد فعلی ، مدیران سرمایه گذار همواره به دنبال گزینه های مناسب سرمایه گذاری هستند تا بتوانند هم سود موردنظر را کسب کنند و هم در بلند مدت ثروت خود را افزایش دهند. از طرف دیگر تمام مدیران شرکت ها همواره تلاش میکنند تا باعث موفقیت شرکت شوند. یکی از مهم ترین مسائلی که مدیران به آن میپردازند ارزش شرکت است. اصولا میتوان گفت که توسعه و پیشرفت شرکت در گرو رشد شرکت است.علاوه بر مدیران و صاحبان سهام ارزش شرکت، از دسته عوامل مهم در فرآیند سرمایهگذاری است که سرمایه گذاران توجه خاصی به آن دارند و مایل به سرمایه گذاری در شرکت هایی با ارزش بالاتر هستند. ارزش هر شرکت با توجه به ارزش سهام تعیین می شود. از این رو سرمایهگذار با توجه به ارزش شرکت، اولویت خود را در سرمایهگذاری مشخص می کند. نسبت Q توبین یکی از ابزارهای اندازهگیری عملکرد و ارزش شرکتها است که از طریق تقسیم ارزش بازاری شرکت به ارزش دفتری یا ارزش جایگزینی دارایی های شرکت به دست می آید.
در یک مفهوم کلاسیک به عنوان “عقایدی که به شرکتها کمک می کنند از بین ابزارها و اهداف انتخاب هایی را داشته باشند” یا به صورت فنی تر ” وزنی که تصمیم گیران شرکت در هنگام تصمیم گیری های خود به اهداف بدیل نسبت می دهند”. اهداف بدیل عبارت از سود آوری از دید حسابداری، بازده های سهام، ارزش برای مشتریان، سهم بازار،رشد شرکت، رضایت کارکنان وغیره. که از طریق ارزش شرکت در پایان سال بر حسب ارزش شرکت بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام محاسبه می شود (حساس یگانه و عالی زاده، ۱۳۸۹).
افزایش سرمایه گذاری و توسعه شرکت در نهایت باعث افزایش ارزش سهام و رشد شرکت خواهد بود که رشد شرکت نیز باعث افزایش رشد تجارت جهانی در آن شرکت میشود.پس از رشد تجارت جهانی و به دنبال آن تقاضا برای قابلیت مقایسه بیشتر گزارشگری مالی شرکتها در کشورهای مختلف، سرمایهگذاران، شرکتها، قانون گذاران، استانداردگذاران و موسسات حسابرسی به اهمیت کاربرد استانداردهای حسابداری مشترک و یکسان در امر گزارشگری مالی و به عبارت دیگر هماهنگ سازی استانداردهای حسابداری در سطح بینالمللی پی بردند. هدف نهایی گزارشگری مالی، فراهم کردن اطلاعات مالی درباره واحد گزارشگری است که این اطلاعات برای سرمایهگذاران فعلی و بالقوه و یا وام دهندگان و سایر اعتباردهندگان جهت اتخاذ تصمیم برای تأمین منابع شرکت، قابل استفاده باشد (هیئت استانداردهای بینالمللی حسابداری ۲۰۱۵) اطلاعاتی، در تصمیم گیری اقتصادی مفید خواهد بود که با پیروی از اصول، مفاهیم مشخص و هماهنگ، مفروضات بنیادین وتعاریف معین، تهیه و تدوین گردد. بدیهی است که بدون توجه به چهارچوب مفهومی مشخص، رویدادهای حسابداری، ناکارآمد و غیرقابل مقایسه بوده و انتظار نمی رود هدفی را تأمین نماید و اطلاعات نیز برای ارزیابی و تصمیم گیری مفید باشد.
از سوی دیگر عمل تصمیم گیری، نیازمند اطلاعات مالی و غیر مالی است و اهم اطلاعات مورد استفاده در امر تصمیم گیری، از گزارشگری مالی شرکتها حاصل می شود، به طوری که علم حسابداری اطلاعات خام را جمع آوری کرده و مورد مطالعه قرار می دهد و درنهایت پس از پردازش، آن ها را به اطلاعات حسابداری مفید و قابل استفاده برای ذینفعان تبدیل می کند . از این رو نیاز به یک چارچوب مفهومی که ویژگی های کیفی اطلاعات حسابداری، برای تهیه گزارش های با کیفیت حسابداری را شامل می شود، ضروری است تا مقایسه پذیری در سطح بینالمللی را برای ذینفعان اصلی خود، یعنی سرمایهگذاران و اعتباردهندگان، تضمین کند به بیان بهتر میتوان بگوییم که علم و دلنش حسابداری علاوه بر این که برای سهام داران درون سازمانی بسیار با اهمیت است برای سهام داران برون سازمانی و افرادی که قصد سرمایه گذاری دارند نیز کمک بسزایی میکند. به طور کلی میتوان گفت که حسابداری شرکت نیز نقش فراوانی در افزایش ارزش شرکت دارد.
یکی دیگر از مواردی که در شرکت ها میتواند بر افزایش سرمایه گذاری و نهایتا رشد ارزش شرکت تاثیر بگذارد توان مدیریت شرکت است.مدیران شرکت ها با سیاست هایی که دارند میتوانند باعث افزایش یا کاهش جذب سرمایه گذار شوند که نتیجه آن تاثیر بر رشد شرکت خواهد بود برای مثال مدیر شرکت باید برای افشای اطلاعات مهم و حساس شرکت برنامه داشته باشد وهمواره با رعایت شرایط اقدام نماید برای مثال نحوه و زمان انتشار اخبار بد بر تاثیر آن در بین کارکنان،سهامداران درون سازمانی و برون سازمانی نقش مهمی دارد.