طبق گزارش کلام قلم، موضوع انسانشناسی در اسلام، موضوعی جالب و مهم است؛ اینکه در هر مکتب فکری و دینی، جایگاه انسان چگونه است، میتواند بررسی شده و حتی بین مکاتب از این بابت، قیاسی درنظر گرفته شود. انسان در اسلام، مخلوقی ابزارگونه و بیاراده نیست، بلکه موجودی بسیار فعال، آزاد، مختار، موثر بر زندگی […]
طبق گزارش کلام قلم، موضوع انسانشناسی در اسلام، موضوعی جالب و مهم است؛ اینکه در هر مکتب فکری و دینی، جایگاه انسان چگونه است، میتواند بررسی شده و حتی بین مکاتب از این بابت، قیاسی درنظر گرفته شود.
انسان در اسلام، مخلوقی ابزارگونه و بیاراده نیست، بلکه موجودی بسیار فعال، آزاد، مختار، موثر بر زندگی خود و محیط پیرامونش میباشد؛ در ادیان توحیدی یا همان ابراهیمی، انسان جایگاهی والا و ارزشمند دارد که اوج عظمت او در ادیان دیگر غیر از اسلام، مشاهده نمیشود؛ انسان در اسلام، خلیفه و جانشین خدا در روی زمین، دارای کرامت ذاتی و مخلوق ویژه الهی است، که خداوند پس از آفرینش او بر خود، آفرین گفت؛ خداوند بزرگ، انسان را اشرف مخلوقات قرار داد و فرمود که ای انسان، همه چیز را برای تو و در تسخیر تو آفریدم تا عبودیت کنی.
درست است که شخصیت انسانها به مانند طیفی پیوسته و بسیار متنوع است و عملا چه در هشت میلیارد جمعیت حال حاضر جهان و چه قبل از آن، بهسادگی نمیتوان حتی دو نفری را یافت که عینا مثل هم باشند و لذا افراد خبیث و شرور، درصد بالایی از جعیت جهان را تشکیل میدهند، اما بهعلت خلقت افرادی که ذات پاک و زندگی درستی بر اساس فرامین خداوند که خالق این مخلوقات است، دارند که بهصورت خاص و بهطریق اولی، انبیا، اولیا و ائمه علیهمالسلام را شامل میشود، میتوان گفت انسانها میتوانند برتر از هر مخلوقی باشند؛ در طیف شخصیتی انسانها، بهترین مخلوق و بدترین مخلوق، رویت میشود و در حقیقت، گویی رِنج ۰ تا ۱۰۰، پوشش داده میشود؛ هم نمره ۰ دیده میشود و هم نمره ۱۰۰؛ نمرات ۰ تا ۱۰۰ هم که مکررا وجود دارد؛ البته برتری انسانها بر سایر مخلوقات، صرفا بهدلیل شخصیت آنها نیست؛ بلکه مواردی همچون قدرت تعقل و تفکر، قدرت برنامهریزی، توانایی مدیریت، قدرت انجام محاسبات، حافظهی قوی، هوش بالا، توانمندی در انجام کارهای مختلف، فیزیک جسمانی ایدهآل یا لااقل بهینه و …. را نیز شامل میشود.
تجربهگرایانی مانند هابز، سود شخصی را هدف انسان میانگارد و انسان را گرگ تلقی میکنند (همه چیز را بر اساس سود و منفعت شخصی پنداشته و همچون گرگ، درنده میانگارند)؛ سودگرایانی مانند جرمی بنتهم و جان استوارت میل، اعمال انسان را ناشی از منفعتجویی میدانند (فایدهگرایان سود و لذت را مبنا قرار میدهند) و نیز فروید، اساس خلقت انسان را غریزه جنسی و انسان را موجودی اهریمنی قلمداد کرده و برای او ذاتی پلید و شرور قائل است. برخی متفکران حوزه انسانشناسی مانند ژان ژاک روسو و مازلو و راجرز و فلاسفه الهی، به پاک بودن سرشت انسان و میل او به نیکی و فضایل، اعتماد دارند.
یکی از ویژگیهای انسان، فطرتا میل به زندگی اجتماعی و سعادت و کمال مطلوب ذاتی و واقعی انسان است. تمام خواستههای انسان، تبعی است، یعنی آنها را برای وصول به چیز دیگری میخواهد، بهجز یک خواسته یعنی سعادت که ذاتاً مطلوب و خواست اوست. تقریباً همه مکاتب، هدف نهاییشان از زندگی، رسیدن به سعادت و کمال است، اما در تعریف سعادت و کمال و تعیین مصداق آن، با یکدیگر اختلافنظر دارند.
علیرضا محمودیفرد – مشاور بازاریابی صادراتی در کشورها، در مرکز مشاوره کسب و کار و خدمات کارآفرینی و اشتغال پرتو مدیران خلیج فارس
- نویسنده : علیرضا محمودی فرد