به گزارش کلام قلم، قرار بود در سند چشمانداز ۲۰ ساله کشور، اول منطقه در تمامی حوزهها باشیم؛ اما بنا به دلایل متعددی این مهم اتفاق نیفتاد، بلکه در برخی بخشها از حداقلهای روزمره نیز عقبماندگی جدی داریم که میتواند بحرانی تلقی شود. اگر جنگی رخ دهد، این ضعفها میتواند موجب تشدید نارضایتی اجتماعی و […]
به گزارش کلام قلم، قرار بود در سند چشمانداز ۲۰ ساله کشور، اول منطقه در تمامی حوزهها باشیم؛ اما بنا به دلایل متعددی این مهم اتفاق نیفتاد، بلکه در برخی بخشها از حداقلهای روزمره نیز عقبماندگی جدی داریم که میتواند بحرانی تلقی شود.
اگر جنگی رخ دهد، این ضعفها میتواند موجب تشدید نارضایتی اجتماعی و سوءاستفاده فرصتطلبان شود و آسیبهای بیشتری به آن بخش وارد کند، بیتردید، ناترازی برق کشور یکی از این حوزههاست که باید توجه جدی به آن داشته باشیم. این توجه زمانی جدیتر میشود که تهدیدات نظامی بیش از هر زمان دیگری به ما نزدیک شدهاند و دشمن در تجربه جنگهای منطقهای، بهویژه جنگ ۱۲ روزه تحمیلی، نشان داد که هیچگونه خط قرمزی ندارد.
بنابراین، ممکن است در تهدیدات آینده، نیروگاههای برق را در بانک اهداف خود قرار دهد تا ضربهای سختتر به کشور وارد کند. از باب آسیب شناسی مدیریتی نیز بحث کنیم یادمان است قرار بود چند هزار مگاوات برق هسته ای تولید شود که به دلائل سیاسی محقق نشده است و مضاف بر آن بیش از چند سال است که در زمان پیک مصرف برق صنعت برق کشور از لسان سخنگوی خود شخصی محترمی به هویت رجبی مشهدی فقط بلد هستند هشدار پیک مصرف و شکستن رکورد مصرف صادر کنند در حالی که می شد این بحران مدیریت شود و به ارزش افزوده جهت صادرات آن تبدیل گردد.
هدف قرار دادن نیروگاهها؛ هدف نامشروع در حقوق بینالملل
با نگاهی به انگارههای حقوق بینالملل میتوان دریافت که بر اساس ماده ۵۶ پروتکل اول الحاقی به کنوانسیونهای ژنو (مصوب ۱۹۷۷)، تأسیسات حاوی نیروهای خطرناک (مانند نیروگاههای برق، بهویژه نیروگاههای هستهای) از حمایت ویژهای برخوردارند و حمله به آنها ممنوع است، مگر در شرایط خاصی که استفاده نظامی مستقیم از تأسیسات ثابت شود و حمله تنها راه عملی باشد. در حالی که این الزام در حقوق بینالملل وجود دارد، برخی بازیگران نظام بینالملل، مانند اسرائیل، این پروتکل را تصویب نکردهاند و عملاً حتی التزام شکلی نیز به آن ندارند. از آنجا که تعهدی در این زمینه ندارند، این تأسیسات را جزو اهداف مشروع خود میدانند. این مسئله میتواند بحرانها را تشدید و به برخی فرصتطلبان داخلی مجال دهد تا با سوءاستفاده از نارضایتیهای عمومی، تمامیت ارضی ایران را تهدید کنند.
مردمیسازی واقعی بهمثابه حوزه پدافند غیرعامل
بیتردید، جدی گرفتن طرح مردمیسازی احداث نیروگاههای خورشیدی مقیاس کوچک و پشتبامی میتواند بخشی از امنیت ملی را تضمین کند. مردمیسازی نیروگاههای خورشیدی بهعنوان یک راهبرد کلان، علاوه بر تأمین انرژی پایدار و کاهش هزینهها، تأثیرات مثبت اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی فراوانی دارد که میتواند تحولی در نظام انرژی کشور ایجاد و کیفیت زندگی مردم را ارتقا دهد. موفقیت این روند مستلزم حمایتهای دولتی، ارائه تسهیلات مالی، آموزش عمومی و توسعه زیرساختهای فناورانه است. این امر میتواند به تثبیت امنیت در این حوزه کمک شایانی کند؛ زیرا جایگزینی نیروگاههای متمرکز و بزرگ با نیروگاههای پراکنده و کوچکمقیاس، بهویژه نیروگاههای خورشیدی مردمی، باعث میشود در صورت حمله یا بحران، تنها بخشی از شبکه آسیب ببیند و کل سیستم دچار فروپاشی نشود. این موضوع بهویژه در شرایط جنگی، تحریمها و بحرانهای احتمالی از اهمیت بالایی برخوردار است.
نگاهی موجز به فواید اقتصادی مردمیسازی در حوزه انرژی
معمولاً فرصتهای اقتصادی برای بخشهای صنعتی مرتبط، مانند تولید پنلهای خورشیدی و تجهیزات وابسته، افزایش مییابد و توسعه فناوریهای بومی تسریع میشود. همچنین، همکاری صنایع بزرگ برای خرید تضمینی برق تولیدشده از نیروگاههای مردمی، پویایی و تعامل بخشهای مختلف اقتصاد انرژی را افزایش میدهد. توسعه نیروگاههای خورشیدی بهعنوان منابع تجدیدپذیر انرژی در سبد تولید برق، دسترسی کشور به منابع متنوعتر را فراهم میکند.
این رویکرد موجب افزایش حس مسئولیتپذیری اجتماعی و انسجام ملی میشود که در شرایط بحران بسیار حیاتی است.به ادبیات دیگر به عقیده نگارنده ؛ مردمیسازی تولید انرژی نهتنها راهکاری برای مقابله با بحران ناترازی برق است، بلکه موتور محرکی برای رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال و افزایش سرمایهگذاری در بخشهای نوین فناوری محسوب میشود. این رویکرد با کاهش هزینههای ملی و افزایش درآمد خانوارها، تابآوری اقتصاد کشور را در برابر شوکهای داخلی و خارجی تقویت میکند.
برآیند؛ مردمیسازی رفع ناترازی برق بهمثابه پدافند غیرعامل
اگر بخواهیم تعریفی اختصاصی ارائه دهیم، پدافند غیرعامل در حوزه رفع بحران ناترازی انرژی به معنای طراحی و اجرای ساختاری توزیعشده، مقاوم و متنوع در تولید و مصرف انرژی است که با گسترش نیروگاههای کوچکمقیاس (بهویژه خورشیدی و بادی) و بهرهگیری از فناوریهای نوین مدیریت مصرف، تابآوری و استقلال انرژی کشور را افزایش میدهد.
این رویکرد دفاعی غیرنظامی، در شرایط بحران و جنگ، امنیت انرژی را تضمین کرده و نابرابریها در تأمین انرژی را کاهش میدهد. این سیاست علاوه بر جنبه امنیتی، منافع اقتصادی و زیستمحیطی گستردهای دارد و مستلزم حمایتهای قانونی، مالی و آموزشی از سوی دولت و دستگاههای ذیربط است. استراتژیهای پدافند غیرعامل در حوزه انرژی با هدف افزایش تابآوری و امنیت زیرساختهای حیاتی طراحی میشوند تا در برابر تهدیدات نظامی، طبیعی یا سایبری مقاوم باشند.دقیقا منطبق با شعار سال یعنی «سرمایهگذاری برای تولید» از باب کمک به آن خواهد بود.
به قلم: دکترسیدمحمّدرضا موسوی فرد_ پژوهشگر و عضو هیئت علمی دانشگاه