به گزارش کلام قلم ، کار آفرینان یکی از مهره های کلیدی دولت برای رشد و توسعه اقتصادی در کشور می باشند که نباید نقش انها را نادیده گرفت. سیستم اقتصادی هر کشور یکی از مهم ترین مسائلی است که اهمیت بسیار زیادی در شرایط اجتماعی و رفاهی هر کشور دارد و برای حل بسیاری […]
به گزارش کلام قلم ، کار آفرینان یکی از مهره های کلیدی دولت برای رشد و توسعه اقتصادی در کشور می باشند که نباید نقش انها را نادیده گرفت. سیستم اقتصادی هر کشور یکی از مهم ترین مسائلی است که اهمیت بسیار زیادی در شرایط اجتماعی و رفاهی هر کشور دارد و برای حل بسیاری از مشکلات نظیر فقر ، بیکاری ، افزایش سن ازدواج ،کاهش فرزند آوری و هزاران مشکل رفاهی دیگر، باید روند رشد اقتصادی در کشور آغاز و روز به روز اقتصاد کشور پر رونق تر و قوی تر از قبل شود . بی تردید کارآفرینی نقش بسیار کلیدی در توسعهی اقتصادی و پایدار همه جوامع دارد. به قول شومپیتر، کارآفرینی موتور توسعه اقتصادی است که بدون آن هیچ کشوری نمی تواند به توسعهی اقتصادی دست یابد. در اینجا به نقش و جایگاه کارآفرینی در توسعه کشور اشاره شده و کارآفرین به عنوان نیروی محرکه اصلی توسعه جوامع مورد توجه قرار میگیرد. کارآفرینی شومپیتری شامل سه ویژگی اساسی است:
۱-کارآفرینی از قبل قابل درک است، اما نمیتوان با به کار بردن قوانین معمولی و با استنباط از حقایق موجود به طور عملی آن را پیشبینی کرد.
۲-کارآفرینی رویدادها و نتایج بلندمدت را شکل میدهد و برای اینکه موقعیتهای مناسبی خلق کند، موقعیتهای اقتصادی و اجتماعی را تغییر میدهد.
۳-کثرت و تکرار رویدادهای کارافرینانه به کیفیت نسبی نیروها، تصمیمات فرد، اقدامات والگوهای رفتاری بستگی دارد(۲۰۰۱-Yu Lai&Tony)
واژه کارآفرینی بیش از یک قرن است که در ادبیات مدیریت و اقتصاد وارد شده و مانند سایر واژهها تغییرات زیادی را به خود گرفته و از رشد تکاملی برخوردار بوده است. کارآفرینی ابتدا در نظریههای اقتصادی تبلور یافته و به عنوان عامل اصلی ایجاد ثروت و یا ارزش اقتصادی شناخته شده و از قرن پانزدهم تاکنون، در کانون مکاتب مختلف اقتصادی قرار داشته است. در نظام اقتصادی توسعه یافته نوآوران، صاحبان فکر و ایده سرمایههای اصلی یک بنگاه اقتصادی و از عوامل اصلی توسعه پایدار محسوب میشوند، در حال حاضر که در کشور ما با بسیاری از مشکلات اقتصادی،فرهنگی، اجتماعی رو برو هست باید به کارافرینی و کارافرینان توجه ویژه ای داشته باشیم . یکی از مهمترین عوامل برای افزایش رشد اقتصادی هر کشور حمایت ازکار آفرین هاست که میتوانند با اشتغال زایی و حل مشکل بیکاری به صورت مستقیم و غیر مستقیم مشکل بیکاری و فقر هزاران نفر را حل کنند و با رونق کار خود باعث ایجاد رشد اقتصادی در کشور شوند زیرا با حل مشکل اشتغال میتوان اصلی ترین مشکل در جامعه که پایه بسیاری از مشکلات است را حل کرد و به صورت غیر مستقیم بسیاری از مشکلات پیرامون جامعه نیز حل خواهد شد. اگر بخواهیم تعریف دقیق تری از کارافرین ارائه دهیم باید گفت که اصولا کار آفرین به افرادی گفته میشود که به دلیل داشتن انگیزه های خاص هدف و رفتاری متفاوت با سایرین دارند و معمولا با آغاز فعالیت خود که باعث رشد و توسعه کسب و کار خودشان میشود نقش قهرمان و مولد رشد را برای دیگران نیز ایفا می کنند. در حالت کلی به ترکیبی از عناصر اجتماعی،سیاسی، اقتصادی در یک منطقه که حاصل توسعه و رشد از طریق نوآوری ، ابتکار و خلاقیت باشد را کارآفرینی می گوییم. کارآفرینان معمولا با تلفیق نوآوری ،خلاقیت و خطر پذیری به دنبال ایجاد شرایط جدید برای بوجود اوردن کسب و کار نوپای خود باعث بدست آوردن سود برای خود و دیگران هستند زیرا هر کسب و کار جدید برای رشد خود نیازمند استفاده از پتانسیل سایر افراد در تخصص های خاص خود می باشد و استفاده از افراد کاربلد در هر صنعت یا کسب و کار باعث سود دهی به هردو طرف میشود. علاوه بر تمام این موارد کارافرینی بعد از کاهش مشکل اشتغال و حل بسیاری از مسایل رفاهی با توجه به نوع و عرصه فعالیت میتواند مستقیم و غیر مستقیم به رشد سیستم اقتصادی نیز کمک کند و باعث پر رونق تر شدن اقتصاد کشور نیز می گردد. اما مهم تربن مسله برای حمایت از کارافرینان و تشویق انها به کارافرینی ارائه تسهیلات و اعتبارات بانکی جهت شروع و یا تقویت و توسعه کسب و کار های جدید که نوپا می باشند که مخصوصا اگر این سرمایه گذاری ها در بخش های صنعتی مانند ایجاد کارخانجات و غیره شود نتایج بهتری حاصل خواهد شد. مورد دیگر حمایت از کارافرینان و کسب و کارهای نوپای ایجاد شده ارائه تخفیفات و حمایت های ویژه مالیاتی می باشد که باید برای انها درنظر بگیرند تا اولا افراد زیادی تشویق به سرمایه گذاری و اشتغال زایی شوند و از طرف دیگر اشتغال های ایجاد شده به دلیل تورم و رکود و هزینه های بالا و از طرف دیگر میزان سنگین مالیات پرداختی انها باعث ورشکستگی یا تعدیل نیرو نشوند زیرا در صورت ورشکستگی یا تعدیل نیرو دوباره مشکل بیکاری روند صعودی گرفته و روز به روز مشکلات دیگر نیز بر فرد بیکار و نهایتا جامعه تحمیل خواهد شد که این امر تاثیر منفی در اقتصاد خواهد داشت زیرا همانگونه که در بالا بیان شد مشکل اشتغال به صورت غیر مستقیم با بسیاری از نیاز ها و مشکلات جامعه ارتباط دارد. به بیان بهتر باید بگویم که در صورت وقوع چنین شرایطی تمامی زحمات کارافرینان که در جهت ایجاد اشتغال انجام داده بودند از دست خواهد رفت که نتیجه منفی در اقتصاد خواهد داشت. البته باید به این مورد نیز توجه کرد که کشش و شرایط اقتصادی مردم نیز در روند بازدهی کارافرینان تاثیر مستقیم دارد به بیان ساده تر باید بگوییم وقتی کارافرین در جهت اشتغالزایی فعالیتی را اغاز می کند باید برنامه ای متناسب با وضعیت اقتصادی آن کشور داشته باشد در غیر این صورت با مشکلات فراوانی روبرو خواهد شد.
نگارندگان: سید محمدرضا حسینی علی آباد (کارآفرین، فعال اقتصادی و مدرس دانشگاه) و ملیکا ملک آرا (کارآفرین و مشاور ارشد پژوهش و فناوری دانشکده بین المللی ابن سینا گرجستان)