به گزارش کلام قلم به نقل از افق تهران، مجتبی حمیدیان، مدیرعامل شرکت سنگ آهن مرکزی ایران در یاداشتی نوشت؛ امروز را در تقویم به روز بزرگداشت معدن نامگذاری کردهاند؛ روزی که فرصتی است تا درباره یکی از تأثیرگذارترین منابع خدادادی در اقتصاد کشور نکاتی مطرح و نقشه راهی جدید برای آن طراحی کنیم.
بر اساس آخرین مطالعات بینالمللی، ایران با برخورداری از ۳/۲۷ تریلیون دلار منابع طبیعی و معدنی، جزو ۱۰ کشور برتر دنیا از حیث غنای طبیعی و معدنی است. در گذشته عنوان میشد که در ایران ۶۸ ماده معدنی وجود دارد، اما مطالعات جدید حاکی از آن است که تعداد عناصر موجود در کشور به ۸۱ عنصر رسیده است که این تنوع نیز خود در جهان اگر نگوییم بینظیر، دستکم کمنظیر است.
در فرازی از بیانات رهبری در دیدار با هیأت دولت، از «معدن» به عنوان جایگزین مهم نفت با رویکرد پرهیز از خامفروشی یاد میشود که جایگزین کردن معدن به جای صادرات نفت خام، یکی از راهبردهای مهم ایجاد بازدارندگی اقتصادی نیز به شمار میرود.
محور قرار دادن اقتصاد معدن، در هر سه بخش اکتشاف، استخراج و بهرهبرداری و فرآوری مواد معدنی، چنان تحرک عظیمی در تمام بخشهای اقتصاد ایران ایجاد میکند که این اقتصاد را میتواند بهصورت ساختاری مقاوم و تحریمناپذیر تبدیل کند.
ایران از دیرباز جزو کشورهای پیشرو در حوزه معدن بوده و اکنون نیز با اتکا به خیل عظیم جوانان تحصیلکرده، صاحب دانش و توانمند میتوان از این ظرفیت خدادادی بیشتر از قبل بهره برد، اما چالش اصلی این است که بدانیم ریلگذاری افزایش میزان بهرهوری معادن از کدام مسیر میگذرد؟
در پاسخ به پرسش فوق باید بدانیم، در چند دهه گذشته اگرچه تحول در معدنکاری سنتی در کشورمان اتفاق افتاده است، اما سرعت حرکت در مسیر استفاده از فناوری و دانش روز در مقایسه با کشورهای صاحب صنعت معدنکاری، شتاب مناسبی نداشته است.
به عنوان نمونه اغلب بهرهبرداری از معادن بخصوص در حوزه صنعت سنگ آهن و در ادامه تولید فولاد از ذخائر به نسبت سطحی بوده است و کمتر توانستهایم حفاریهای عمیق اکتشافی برای استخراج معادن زیرزمینی داشته و از منابع موجود استفاده حداکثری را ببریم. همچنین سالهاست در گروههای معدنی از استحصال عناصر نادر خاکی صحبت میشود، اما در عمل چه قدمهای جدی برداشته شده و چه نقشه راهی ترسیم شده است؟
امروزه یکی از چالشهای اصلی در صنایع بزرگ ما افزایش میزان بهرهوری، ارزش افزوده و راندمان است. اکنون پرسشی که باید طرح کنیم این است: کدام صنعت و حوزه برای این چالش بهترین راهکارها را ارائه میدهد؟ پاسخ جز همان نکتهای که رهبری نیز بارها مطالبه کردهاند، نیست و این صنایع دانشبنیان هستند که میتوانند صنعتهای بزرگ را کمک کنند تا در مسیری قرار گیرند که ارزش افزوده و میزان بهرهوری آنها متفاوت شود و رشد صعودی پیدا کنند.
به عنوان مثال در صنعت معدن امکان خلق ارزش افزودههای جدید با ورود دانشبنیانها بسیار فراهم است. تولید و بهرهوری در این صنایع معدنی با همکاری دانشبنیانها شتاب صعودی میگیرد و کاهش محسوس هزینهها را در پی دارد که زنجیره کسب و کارهای وابسته به آن را هم تحت تأثیر قرار میدهد.
صنایع دانشبنیان همچنین میتوانند شیوه مدیریت بسیاری از صنعتهای بزرگ و البته سنتی ما را متحول کرده و از منظر سرمایه انسانی نیز ارزش افزوده جدیدی ایجاد کنند.
فراموش نکنیم که امروز بخش قابل توجهی از اقتصاد کشور بر دوش معادن است. معدن فقط در فعالیتهای معدنی محدود نمیشود. تأمین و ایجاد زیرساختهای انرژی (آب، تصفیه فاضلاب، برق، گاز)، ارائه راهکار برای مسائل زیست محیطی و غیره… همه برعهده معدن است و این موضوعات از معدن یک مگاصنعت ساخته است که نیاز توجه به آن در لایههای مدیریتی و سیاستگذاری ارشد کشور نیز باید فراتر از یک صنعت باشد.