به گزارش پایگاه خبری کلام قلم، منظور از ارز، هر وسیلهای است که بهصورت اسکناس، حواله یا چک در مبادلات خارجی جهت پرداختها استفاده میشود و منظور از نرخ ارز خارجی، عبارت است از مقداری از واحد پولی ملی که برای بهدست آوردن واحد پول کشور دیگر باید پرداخت شود؛ همچنین میتوان نرخ ارز را، […]
به گزارش پایگاه خبری کلام قلم، منظور از ارز، هر وسیلهای است که بهصورت اسکناس، حواله یا چک در مبادلات خارجی جهت پرداختها استفاده میشود و منظور از نرخ ارز خارجی، عبارت است از مقداری از واحد پولی ملی که برای بهدست آوردن واحد پول کشور دیگر باید پرداخت شود؛ همچنین میتوان نرخ ارز را، ارزش برابری یک واحد پول خارجی به پول داخلی دانست؛ بهعبارت دیگر بهای خرید یا فروش یک واحد پول خارجی به پول رایج کشور را نرخ ارز میگویند. ارز که بهعنوان واسطه مبادله کالا و خدمات مورد استفاده قرار میگیرد، پایه و زیربنای کسب و کارها بهحساب میآید.
قاعدهای وجود دارد تحتعنوان قاعده قیمتهای یکسان؛ قیمت یک کالای خارجی در داخل کشور، وابسته به قیمت آن کالا در مبدا و همچنین نرخ ارز آن کشور است؛ طبق این قاعده، اگر هزینههای جنبی مبادله، ناچیز باشد، قیمت یک کالا در همه جا با توجه به قیمت ارز، یکسان بوده و در شرایط ایدهآل قدرت خرید یک ارز در داخل و خارج یکسان خواهد بود.
قاعده دیگر، قاعده برابری قدرت خرید است؛ اگر قاعده قیمت یکسان را به مجموعهای از کالاها یا سبد مصرفی یک جامعه تعمیم دهیم، به قاعده برابری قدرت خرید میرسیم؛ با فرض برابری قدرت خرید در مورد همه کالاها و امکان تهیه تمامی آنها از دیگر کشورهای جهان، رابطه نرخ ارز را میتوان بهصورت زیر نوشت:
قیمت سبد کالاهای خارجی/ قیمت سبد کالاهای داخلی = نرخ ارز
به این معنی که درصد تغییرات نرخ ارز، برابر است با تفاضل تغییرات تورم داخلی و خارجی؛ اگر نرخ تورم در داخل و خارج یکسان باشد، نرخ ارز نیز بدون تغییر باقی میماند؛ اما اگر تورم داخلی، بیشتر از تورم خارجی شود، در نتیجه انتظار افزایش نرخ ارز نیز وجود دارد و همچنین اگر نرخ تورم داخلی، کمتر از تورم خارجی شود، نرخ ارز کاهش خواهد یافت.
در خصوص بازار ارز خارجی میتوان گفت که ارز خارجی همانند پول ملی، یک کالا محسوب میشود و دارای بازاری است که از دو طرف، عرضه و تقاضا تشکیل میشود؛ بازار ارز خارجی، عبارت است از چارچوب سازمانیافته و معینی که در آن افراد، موسسات و بانکها به کار خرید و فروش پولهای خارجی یا ارز اشتغال دارند؛ وظیفه اصلی بازار ارز خارجی، عبارت است از انتقال وجوه یا قدرت خرید از یک کشور به کشور دیگر؛ وظیفه دیگر بازار ارز، تامین اعتبار است؛ این امر مانند کالا، مستلزم انتقال از فروشنده به خریدار میباشد؛ بهطور کلی چهار نوع معامله در بازارهای ارزی انجام میپذیرد: ۱٫ معاملات حال (Spot)، ۲٫ معاملات سلف (Forward)، ۳٫ معاملات سوآپ (Swap) و ۴٫ آربیتراژ (Arbitrage).
در خصوص عرضه ارز باید گفت که همانند هر کالای دیگر، عرضه ارز با قیمت آن (نرخ ارز) رابطه مستقیم دارد.
نرخ ارز در یک دستهبندی، فارغ از نرخ ارز داخلی و خارجی، انواعی دیگر دارد که عبارتند از:
– نرخ ارز حقیقی: نرخ ارز حقیقی عبارت است از نسبت قیمتهای خارجی به قیمتهای داخلی بر حسب پول.
نرخ ارز حقیقی، برابر است با: (قیمت داخی، ضربدر نرخ اسمی ارز) تقسیمبر قیمت خارجی
– نرخ ارز موثر اسمی: نرخ ارز موثر اسمی، ارزش پول یک کشور را بر حسب یک میانگین وزنی از پول سایر کشورها اندازهگیری میکنند که در آن، وزنها انعکاسدهنده سهم هر کشور در تجارت بینالمللی این کشور میباشد؛ به همین دلیل، به آن نرخ ارز با وزن تجاری هم میگویند.
– نرخ ارز موثر حقیقی: نرخ ارز موثر حقیقی، از تقسیم یک میانگین وزنی از قیمت سبد کالایی در کشورهای طرف تجاری بر حسب پول داخلی نسبت به قیمت آن در کشور بهدست میآید.
علیرضا محمودی فرد – مشاور رئیس در امور تجارت و بازرگانی بینالملل مرکز خدمات مشاورهای مدیریت و امور بازرگانی سپهر تجارت ایرانیان
- نویسنده : علیرضا محمودی فرد