به گزارش پایگاه خبری کلام قلم، منطق فازی، یکی از روشهای مدلسازی جالب و جذاب برای هر سیستم است که در دستهی روشها نرم و هوشمند قرار میگیرد؛ این روش، فرموله کردن مساله و بهدست آوردن خروجی مطلوب را به فرم خاصی انجام میدهد؛ منطق فازی، قواعدی دارد که از گفتار و زبان انسانی برای […]
به گزارش پایگاه خبری کلام قلم، منطق فازی، یکی از روشهای مدلسازی جالب و جذاب برای هر سیستم است که در دستهی روشها نرم و هوشمند قرار میگیرد؛ این روش، فرموله کردن مساله و بهدست آوردن خروجی مطلوب را به فرم خاصی انجام میدهد؛ منطق فازی، قواعدی دارد که از گفتار و زبان انسانی برای تنظیم و نگارش فرامین و قوانین خود بهره میگیرد؛ در حقیقت، منطق فازی، عبارات گفتگوی انسانها را بهصورت ریاضی مدل کرده و آنها را با استفاده از استدلال تقریبی، فرمولبندی مینماید؛ منطق فازی، بهنوعی تلفیقِ عبارات گفتگوی انسانها با ریاضیات است که از چنین چیزی، رویکرد دیگری از ریاضیات حاصل میشود که آن را ریاضیات فازی نامند.
اصلیترین تفاوت ریاضیات فازی با ریاضیات کلاسیک، در این است که در ریاضیات کلاسیک، همه چیز حول صفر یا یک میچرخد؛ فقط یا صفر و یا یک؛ چیزدیگری وجود ندارد؛ یعنی همه چیز یا هست و یا نیست؛ یا عددی عضو مجموعهای است یا نیست؛ یا بالا یا پایین، یا چپ یا راست، یا باز یا بسته، یا درست یا غلط، یا دختر یا پسر، یا سرد یا گرم، یا سیاه یا سفید، یا شب یا روز و …؛ به قولی معروف، بودن یا نبودن، مساله این است! پس منطق کلاسیک، فقط دو حالتِ ممکن را در برمیگیرد که در منطق دیجیتال، آن را معادل با اعداد ۰ یا ۱، تحتعنوان منطق باینری (دودویی) میشناسیم؛ اما در ریاضیات فازی، عضویت میتواند عددی مابین صفر و یک نیز باشد؛ صرفا دو حالت، وجود ندارد و بهصورت پیوسته میتوان میزان عضویتها و قوانین را بیان نمود؛ درجه تعلق میتواند، صفر، یک یا هر عددی در بازهی صفر تا یک باشد. تغییرات در بسیاری از موارد بهصورت نرم صورت میگیرد؛ بین توابع عضویت، همپوشانی وجود دارد و مدلهای مختلفی برای مدلسازی توابع عضویت، وجود دارد؛ کنترلکنندههای فازی (کنترلگرهای مبتنیبر منطق فازی) نیز در صنعت بهکرات مورد استفاده قرار میگیرند که طراحی این کنترلگرها توسط محققان گرایش مهندسی کنترل صورت میگیرد؛ از مزایای کنترل فازی، این است که نیاز نیست مدل دقیق سیستم، در دسترس باشد؛ این مزیت برای سیستمهای صنعتی که سیستمهایی پیچیده و غیر خطی و دارای عدم قطعیتهای اساسی چه در داینامیک خود و چه در ورودیها هستند، بسیار کارگشا است؛ یکی از بهترین و پرکاربردترین روشهای کنترلی موجود، بهرهگیری از منطق فازی و استفاده از انواع کنترلکنندههای فازی است؛ علیالخصوص برای سیستمهایی که مدل کامل و دقیق آنها قابل شناسایی و یا اِعمال نیست و یا ورودیهای ناخواسته مانند نویز و اغتشاش به آنها وارد میشود، منطق فازی بسیار مطلوب و کارراهانداز است.
لازم است فازی از نظر لغوی نیز بررسی شود تا درک بهتری صورت گیرد؛ واژه فازی، در لغت بهمعنای گنگ، نامفهوم، نادقیق، مبهم و … میباشد؛ لیکن یک سیستم فازی، کاملا دقیق و قابل استفاده بهصورت تئوری و در عمل میباشد؛ علت نامگذاری کردن این منطق با همچین کلمهای، احیانا بهسبب متفاوت بودن تعاریف و گزارهها از نظر اشخاص مختلف است؛ یک گزاره ممکن است از نظر فردی، کاملا درست، از نظر فردی دیگر، کاملا غلط و از دیدگاه شخصی دیگر، نه کاملا درست و نه کاملا غلط باشد.
مفهوم و مطالعه در مورد منطق فازی از سال ۱۹۲۰ آغاز شد، ولی عبارت منطق فازی اولین بار توسط پروفسور لطفیعلی عسگرزاده (۱۹۲۱-۲۰۱۷) در سال ۱۹۶۵ در دانشگاه برکلی امریکا بهکار رفت؛ لذا وی را میتوان مبدع این تئوری عنوان کرد؛ ایشان با توجه به منطق بهکار رفته در دستگاههای دیجیتال، متوجه شد که این دستگاهها توانایی شبیهسازی تفکرات و ایدههای ذهن انسان را دارا نیستند و نمیتوانند مانند انسان فکر کنند و عملکرد آنها فاصلهی زیادی از منطق انسانی دارد؛ زیرا منطق دیجیتال برای هر تصمیم، فقط دو وضعیت «درست (True)» و «غلط (False)» را در نظر میگیرد، در حالی که تفکر انسانی، درجاتی از درستی یا نادرستی را برای تصمیم محسوب میکند.
به قلم: علیرضا محمودیفرد-محقق و مدرس دانشگاهها